بی شعوری نيز خود جرم است، جرمی به اندازة بيشرفی «دکتر علی شريعتی، پدر مادر ما متهيم»

نقدی بر برنامه ویژه «خبر شبکه دو»

مدتی است که ذهنم درگیر رشد کشتی گیران و عدم رشد فوتبالی ها شده که «چرا» 98 درصد اهالی کشتی بسیار زیبا در فن سخنوری و کاردانی و مدیریت و...  ظاهر شده اند و پست های اجتماعی را نیز از آن خود کرده اند و سرآمدتر از دیگر رشته های ورزشی«پخته تر» گردیده اند (این رشته فردی)، اما فوتبالی ها علیرغم اینکه در بستر وسیعتری به نام ورزش گروهی که بیشتر از سایر رشته های ورزشی نیز مورد استقبال جامعه است، در فن سخنوری و کاردانی و مدیریت و... نه تنها از کشتی گیران خیلی خیلی  عقب  تر می باشند بلکه همواره اهالی آن در نبرد و تحقیر و ترور رجال  و داشته های خود هستند؟ (مصداق نشست وزیر محترم ورزش و جوانان با پیشکسوتان فوتبالی و برنامه ویژه «خبر شبکه دو» با اجرای آقای کامران نجف زاده). آری قیاس و تفاوت پیشکسوتان اهالی فوتبال با اهالی کشتی خود چرایی بزرگ  برایم شده که آیا شخصیت سازی آنان مربوط به رشته ورزشی آنهاست؟ آیا اونی که توی ورزش «فردی» فعالیت کرده و خود به تنهایی  به پیروزی رسیده است به خودباوری فردی نیز نائل می آید و همین امر او را به پختگی عمقی تر رهنمون می دارد، ولی در ورزش گروهی فرد تنها یک مهره است که تحت یک مرجع بالاتر به نام مربی حرکت و رهبری می شود و پیرو بودن (جزیی از کل بودن) صواب است؟ و یا اینکه نگاه بالادستی است که این تفاوت و قیاس را بطور محسوس و ملموس بوجود می آورد؟ و یا نه درکل می بایست فوتبال و فوتبالی ها همواره خفیف و خار باشند؟ و یا ریشه این خار و خفیف بودن اهالی فوتبال از آنجاست که بچه لات های دیروز که قوای جسمانی بیشتری داشتند آن عرصه را اشغال کردند (زدو خورد) و بی ریشگی فوتبال مان را از دیر هنگام رقم زدند؟ و یا اینکه علت اصلی آنست که فوتبال ایرانی دولتی و سیاسی است و یا .... بهرحال آنچه که امروز در فوتبالمان  عیان است متاسفانه دیدیم که در برنامه ویژه «خبر شبکه دو» چگونه ریاست اسبق فوتبالمان دکتر محمد دادکان با صراحت کامل کل و جزء ورزش و فوتبال را زیر سئوال برد و پیشکسوتان فوتبال را دلال و لمپنیست و... خواند و سپس دیدیم که آقای مایلی کهن  از خجالت این پیشکسوت در آمد و در این میان آقای نجف زاده مانده بود که این معرکه را (ابتذال فوتبالی ها را)در مقابل همگان چطور جمع و جور کند! آری، فقر معنوی در فوتبال این ابر رشته ورزشهایمان که می توانست بسیاری از دستاوردهای خوب و مثبت را برای جامعه ایرانی به ارمغان آورد و از انحراف نسل جوان دیروز و امروز  در جاده اعتیاد و بزهکاری و سستی وخمودی و... جلو گیری کند، بیداد می کند و... با این وصف افسوس که رسانه ها نیز بخوبی می دانند که این فوتبال ایرانی چه خراب آباد بزرگی است و پاک ها را ناپاک می کند و اسطوره و قهرمانانش را به حالت گریان و سرافکنده به انزواء و سرخوردگی می کشاند و نیز رسانه ها می دانند که ساختار فوتبال ایرانی همانند دیوانه ای شمشیر به دست است که همگان را زخم خورده خود کرده و می کند اما یکی نیست که به چیستان و چرایی این فوتبال ایرانی بیندیشد و یا رستمی را به میدان مبارزه با این دیو سیاه فوتبال تقلیدی طلب کند. بله امید و انتظار می رفت که آقای کامران نجف زاده با این همه کوله بار تجربه و آگاهی که به عرصه فوتبال ایرانی ورود کرده، خود  بستر ساز یک «تحول و آگاهی مضاعف» برای فوتبالمان باشد! اما او با بحث  ماندن یا نماندن مربی خارجی شروع کرد واز زبان فوتبالی ها افتضاح گذشته و حال فوتبالمان را آشکارنمود؛ کاری که دیگر مجریان و برنامه سازان سیما تاکنون در وجوه گوناگون انجام داده اند و افتضاح فوتبالی را به نمایش گذاشته اند! تا اینجا آقای کامران نجف زاده کار خاصی نکرده مگر اینکه در برنامه های آینده ببینیم که ایشان به خط قرمز فوتبالی وارد می شود!؟ و تابوی نحس و منحوس و پوشالی«فوتبال تقلیدی» را برملا خواهد ساخت و جامعه ایرانی را ترغیب به مجازی سازی فوتبالی خواهد نمود.

امید که بواسطه شبکه دو سیما و خبرنگار خبره و نخبه ای چون «آقای کامران نجف زاده» اهالی «بختک زده و گنگ» فوتبالی از خواب جاوید خویش بیرون آیند و در راستای «چه باید کرد؟ فوتبالی»(اطاق فکر «عام» فوتبالی) قرار گیرند و  به اجماع و عقلانیت فوتبالی(ساختار فوتبال مردمی) برسند. بدان امید بدرود

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

اولين قدم برای بدست آوردن تقوی، پی بردن به نادانی خودمان است. «سقراط»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز23
mod_vvisit_counterدیروز83
mod_vvisit_counterمجموع414022