گرچه دانسته هايم اندک است، امّا می خواهم آن را بشناسانم تا ديگری، بهتر از من، حقيقت را کشف کند و کاری را پی گيرد که به رفع اشتباه من بينجامد. و با اين همه شادمان خواهم شد که علت کشف آن حقيقت بوده ام. «آلبرشت دورِر»

مجازی سازی فوتبالی

خوب است قبل از آنکه تعریفی از «مجازی سازی در فوتبال ایرانی» ارائه دهم، نخست نامی از عواملی را که می توانند این مهم را متولی شوند و خدمتی مضاعف به جامعه ایرانی نمایند ترسیم دارم و سپس به مقوله «مجازی سازی فوتبالی» پردازم:

majazisazifootballi_th

جهت بزرگنمایی روی نماد فوق کلیک نمایید.

مجازی سازی در فوتبال ایرانی یعنی بهره و استفاده از یک «روش جدید» برای جدا سازی از «اصل» نامطلوب (همان اصل و اساس و پایه ای که در گنگی و بختک زدگی ذاتی خویش مانده و همواره نیز عقیم و معدوم کننده بوده است)؛ در واقع مجازی سازی فوتبالی یعنی همان «خردی» که می بایست از ابتدا در راه فوتبال ایرانی (فوتبال تحقیقی) هزینه و خرج می کردیم ولی تاکنون به فراموشی سپرده شده است و لذا جهت جبران مافات می بایست از هم اکنون آنرا در «بستری نوین» (بنام مجازی سازی) صرف و خرج کنیم تا از برزخ  و گنگی فوتبال تقلیدی به سوی ساختاری عقلی و تحقیقی«هجرت»کنیم و بنیان گذار فوتبالی ناب و خردورز و مردمی و تحول آور و نشاط آور و پویا باشیم.


بله، ما تنها در سایه «مجازی سازی فوتبالی» است که می توانیم یک «فرصت جدید» ایجاد و احداث کنیم و سپس با تعقل و تدبر جمعی به «آنالیزجدید فوتبالی» (در وجه عملی و وجه نظری آن) بپردازیم و بعد با استنتاج قطعی خود دست به اجرا و عمل جدید زنیم و «الفبای فوتبالی ایرانی» خویش را تعریف و تبیین سازیم و آغازی باشیم برای پایانی.

مجازی سازی فوتبالی با 2 روش قابل تحقق و اجرا است:  majazisazi01 یکی از «وحدت» (مدیریت فوتبالی) به کثرت فوتبالی، و دیگری از کثرت «مردم فوتبالی» به وحدت (مدیریت)؛ در روش اول این مدیریت است که یک «ایده » نوین را آورده و در راه تحقق آن ارکان فوتبال ایرانی را رهنمون و هدفمند می سازد تا تجلی و عینیت ایده را موجب و شامل شود و اما در روش دوم که هر مرجع و مقامی(ازکثرت مردمی فوتبال)  در درون جامعه می تواند متولی «مجازی سازی فوتبالی» باشد، این تحول و تعالی فوتبالی نخست نیاز به یک «ایده» دارد، ایده ای که «دگردیسی» فوتبالی را مطابق بر پایه علم و منطق ترسیم دارد بطوریکه اهداف و راهکارهای آن راه منطبق با داشته ها و سرمایه های موجود و فعلی باشد و بر محور «بازیکن سازی» نوین، استراتژی و برنامه داشته باشد و این همان رویکردیست که از طریق «آموزش پایه ای و همگانی فوتبال» نسل امروز و فردای این مرز و بوم را مورد تربیت و بازشناسی استعدادهای ویژه فوتبالی قرار می دهد و بهترین ها را نیز عرضه و معرفی کند (تولید مطلوب ماده اولیه فوتبال).

در واقع مجازی سازی فوتبالی به اولین سئوالی که می اندیشد آن است که فوتبال از چه «ماتریالی» (مواد اولیه) تشکیل یافته؟ و بعد در راه رشد کمی و کیفی مواد اولیه «فوتبال نوین» اهتمام می ورزد تا با استخراج و پالایش داشته های خویش ساختاری نوین ایجاد کند.آری، بازیکن سازی بزرگترین «استراتژی مجازی سازی فوتبالی» است، از این روی آموزش عام و استاندارد شده فوتبال می تواند قدم اول و یک میزان جهت رشد و شناخت بازیکن «خوب و متوسط و عالی» را به دست «ما» (و عموم مردم)  دهد و شایسته های فوتبالی را نیز به سهولت شناسائی نماید و خود این امر(آموزش عام فوتبالی)  خواسته و نا خواسته، بستر ایجاد  یک ساختار نوین عقلی و علمی را بر فوتبال ایرانی تحمیل می کند و صد البته مهندسی علمی فوتبالی، تجلی و درخشش این مطلوب سازی فوتبالی را دو صد چندان می کند.

مجازی سازی فوتبالی فرصت و مهلتی است تا اندیشه عام فوتبالی برای مدتی کوتاه و فوری با اجما ع اندیشه های خویش  بسیج شود و «خردورزی فوتبالی» را در راستای شناخت و تکوین«الفبای فوتبال ایرانی» مصروف دارد و آغازگر «فوتبال نوین ایرانی» گردد (تشکیل موقت شورای خبرگان فوتبال).

مجازی سازی فوتبالی نفی کننده داشته ها و سرمایه های ملی فوتبالی نیست و در قاموس خود هیچگاه مترصد چالش آفرینی و جنجال سازی با فوتبال موجود ایرانی نبوده و نیست، بلکه راه و طریقتی است که با صلح و صفا و دوستی و مهرورزی می کوشد تا بستر رشد و پرورش استعدادهای مردمی فوتبال را به وسیله خود مردم  فراهم آورد و بهترین ها را نیز به جامعه فوتبال هدیه دهد.

مجازی سازی فوتبالی یعنی آفرینش یک راه نوین و متعالی که خرد ایرانی در آن مستتر است(فوتبالی تحقیقی و علمی).

البته، مجازی سازی فقط در حیطه و مربوط به فدراسیون فوتبال نیست؛ مجازی سازی یعنی «عدم خردورزی» فدراسیونی که در طول فوتبال مان جاری و سازی بوده؛ مجازی سازی فوتبالی یعنی که فوتبال متعلق به همگان است و بسیاری از نهاد ها و مراجع و مقام ها و ... می توانند در راه رشد فوتبال ایرانی مشارکت و همکاری نمایند و فوتبال عام را در جامعه ایرانی جهت دوری نسل جوان از اعتیاد و بی هویتی و خمودی و ....  متشکل سازند.

شعار مجازی سازی فوتبالی اینست «درجمع و با جمع و برای جمع» و در راه ساختن «فوتبالی عقلی و تحقیقی» عموم افراد را دعوت می کند تا با «خود مربی ای» و بعد «خود سنجی فوتبالی» و سپس «خود پروری فوتبالی» آینده بهتری را برای خویش و جامعه فوتبال ایرانی رقم زنند.

مجازی سازی فوتبالی که از طریق آموزش پایه ای و عام صورت می گیرد در پی خود، خواسته و ناخواسته، موجب می شود که 2 زیر ساختار فوتبال ایرانی 1- فوتبال گل کوچک و 2- فوتبال زمین خاکی، که روی به مرگ دارند جانی دوباره یابند و در پرسه حیات و رشد دیگری قرار گیرند(همان 2 نوع فوتبالی را که روح مشتاق فوتبالی در این مرز و بوم بطور خودجوش بوجود آورد اما به جهت اینکه «فیفا» این 2 فوتبال را غیر استانداد نامید، مورد بی مهری و عدم توجه فدراسیون فوتبال و عقول فوتبالی مان قرار گرفت! درحالیکه همین دو فوتبال بودند که همواره و پیوسته بهترین داشته های خویش را تقدیم باشگاه ها و لیگ های کشور نمودند (تغذیه دائم فوتبال ایرانی) و حال که فوتبال گل کوچک و فوتبال خاکی هر 2 مرده اند، شاهدیم که عرصه فوتبالمان با فقر استعدادهای ذاتی نیز مواجه است). افسوس که «ما» این میراث ملی و ارجمند را هیچگاه مورد توجه و تعالی قرار ندادیم (آموزش سهروردی آن است که: رهايي در شناسايي و شناسايي، راه رهايي است).

براستی تغییر در «تولید مطلوب» فوتبال ایرانی چگونه میسر می شود؟  عقل سلیم همواره حکم می کند اگر به کار رفع و دفع آلودگی ها و  ویرانی ها اهتمام می ورزیم باید نخست از متن و سرچشمه اصلی آن شروع کنیم؛ با این وصف این سوال پیش می آید که در خصوص فوتبال ایرانی متن و سرچشمه اصلی کجاست و چیست؟ آیا چشمه اصلی «فدراسیون فوتبال» است؟ یا طبقه ای به نام «بازیکن» که اولین و مهمترین رکن فوتبال است (ماتریال اصلی)؟ متاسفانه تاریخ فوتبال ایرانی نشان و گواه است که «ما» همواره و پیوسته «راس» فوتبالمان را به جای «چشمه فوتبالمان» اشتباه گرفته ایم و از راس فوتبال خواسته ایم که «بهترین ماتریال فوتبالی» را برایمان بسازد و بیافریند! و در این میان نه «ما» و نه «راس نشینان فوتبال» درمان را در نگاه و استخراج و پالایش بیکران استعدادهای مردمی فوتبالمان نیافتیم و نیافتند و در نتیجه درمان را فقط در عزل و نصب های فوتبالی دیدیم تا امروز! آری، براستی که تنها با توجه به «ماتریال»(ساخت بازیکن نوین) فوتبالی است که می توانیم یک تغییر و تحول مطلوب و پایدار را پی ریزی نماییم و در قالب «مجازی سازی فوتبالی» تحت عنوان «آموزش عام و پایه ای فوتبال»  بستر ساز این امر خیر و نکو در جامعه ایرانی باشیم. بیائیم با افشای عام الفبای ایرانی- فوتبالی و همچنین با تشویق و استفاده از امکانات خود مردم، سراسر ایران را (با هیچ هزینه مادی) مدرسه فوتبال نماییم و فضای پاک و اجتماعی را به نسل جوان هدیه دهیم.

مجازی سازی فوتبالی با روش «بازیکن سازی خودجوش» تنها ترین و ممکن ترین و مطمئن ترین و بی چالش ترین راه جهت رهایی از بن بست «ساختار تقلیدی و آچمززده » است و فرصت و مهلتی است تا به خردورزی فوتبالی راه یابیم و در این راستا، ایده یا طرح «فوتبال بهره وری» سالهاست که در خصوص «آموزش عام و پایه ای فوتبال» به تهیه و تدوین مراحل  نشر آموزش و ابزارهای کمک آموزشی ساده  پرداخته و همواره نیز آرزومند بوده تا این اشراق فوتبالی را تقدیم به مردم فوتبالی نماید. امید آنکه بواسطه من و شما و او «مجازی سازی فوتبالی» تحقق یابد. بدان امید بدرود

یکی از اهالی مردمی فوتبال مهدی میرابی

«تربيت» انعکاسی از تغيير اجتماعی است.

بزرگی در تاريخ نبايد سرآغاز تقليد شود، بلکه بايد مقدمة ابتکار باشد.

«جان ديوئی، فلسفة تربيتی»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز29
mod_vvisit_counterدیروز35
mod_vvisit_counterمجموع412202