هنگامی که يک مبتدی نيازهای خود را می شناسد، هوشيارتر از خردمندی می شود که بی خيال است. «لائوتسه»

زلزله«فرصت» یا نکبت

زلزله و دیگر بلایای طبیعی علی رغم اینکه رخدادی نکبت و نکبت بار است، آیا می تواند یک«فرصت»هم باشد؟ آیا فرداها که ایران زمین خدای نکرده دچار طوفان و سیل و آتش سوزی یا سرمای شدید یا گرمای شدید و... گشت آن هنگام باید نوشت و از عقول ایرانی که شهره به«نخبه» بودن هستند، پرسید که آیا می شود از این رخدادها درسی گرفت و جامعه ایرانی را از ناامنی خانه ها و شهرهاشان آگاه ساخت تا از خانه ها و بناهای پوشالی و سست امروزین خویش دست بردارند و در سایه اجماع ملی در اندیشه و سودای آن برآیند تا بناهایی را ایجاد واحداث کنیم که با کمترین هزینه و زمان ساخت همراه با استحکامی بسیار بالا و...  مامنی امن و آسوده برای شهروندان ایرانی باشد.؟؟؟

امروز«ما» درغرب کشور مشغول به دفع و رفع بحران زلزله هستیم آنهم با بیش از200 پس لرزه در آن منطقه و زلزله در دیگر مناطق این مرز و بوم که بعد از هر زلزله هزارگونه درخواست و نیاز برای «زلزله زدگان» مطرح می گردد و بعد دغدغه عمومی و ملی آن می گردد که آنها را یکی پس از دیگری برآورده سازند؛ مثل انتقال مجروحین از زیرآوار به اورژانس و بیمارستان و مردگان به گورستان و اسکان زندگان درچادرها و بعدکانکس ها (پدیده جدید) و از آنجا به مسکن بازسازی شده یا نوساز و بعد احتیاجات درون خانه ها و...که این همه روندی است طولانی که خواسته و ناخواسته می بایست به طور ملی و مردمی به انجام رسد. ایکاش در پس این همه اهتمام ملی و مردمی یک اندیشه «فرا بحران» نیز وجود می داشت و به جای غرق شدن دربحران، ازخود پرسشگر بودیم که چه می باید کرد تا جامعه ایرانی درانواع بلایا و بحران ها هیچ یا کمترین آسیبی جانی و مالی را متحمل شوند و بعد این سوال را طرح می کردیم که چگونه با یک فن آوری ساده و بومی می توان«همه چیز»یک ملت را دچار یک دگرگونی اساسی ومطلوب و متعالی و پایدار نمود؟ و بسترزیستی امن و آسوده را آفرید؟ وبدین گونه به استقبال آینده پرچالش می رفتیم (اندیشه فرا بحران).

ایکاش باور می کردیم که تنهاترین و بزرگترین راه«نجات» واقعی ایران و انسان ایرانی، ساخت«خانه های مدرن و امن و آسوده وفرااستاندارد و خود مولد انرژی و کم مصرف در صرف انواع انرژیها است که یک روزه برپا می گردد آنهم با هزینه ای بسیار بسیار اندک»؛ وکاش باورمی داشتیم که فقط با این رویکرد است که ایران و ایرانی می تواند از هزار و یک بند و معضل و مشکل ملی و میهنی خود بدرآید و پای در راه ساختن یک «ایران و تمدن مدرن» نهد (آغاز زندگی خردورزانه ایرانی). اما اما، افسوس اینک جان انسان ایرانی در معرض انواع بلایای طبیعی (که هر روز بر شدت و سرعت و وسعت آن افروزده می گردد) و همچنین جنگ نظامی و جنگ میکروبی و... قرار دارد و متاسفانه هیچ جان پناه امنی نیز ندارد و براستی که در چنین وضعیتی«ابررسالت و تکلیف دولت مردان و عقول ایرانی» قبل از هرچیز باید به این مهم معطوف باشد که چگونه می توان اهالی ایران زمین را به «خانه های مدرن وامن آینده» «مسلح» کرد و نخست از بزرگترین سرمایه ملی که خود جان انسان ایرانی است و بعد سرمایه مادی و معنوی آنان حفاظت وحراست واقعی کرد و همچون گذشته ایرانی امن و آسوده و خلاق و پویا و تمدن ساز را به ظهور رساند.

آری، براستی که امروزه ایرانی با همین دانش و خرد و بضاعت فعلی خود میتواند از مشتقات «نفت»(پتروشیمی)«اکسیر» و دست مایه ساخت دیوارهای مدرن آینده را بیابد (ماده ای به مقاومت فولاد و شفاف تراز شیشه*) و بعد آنرا در قالب های گوناگون ریخته و قطعاتی به نام «دیوارهای ساده و ترکیبی مدرن آینده» با تاریخ مصرف 300ساله تولید نموده و بعد با طراحی و مهندسی«پازلی شکل» بناها و مجتمع ها و شهرهای فرا استاندارد و مدرن آینده را ماهیت بخشید * و با این رویکرد جامعه ایرانی را از هزار و یک مشکل لاینحل خود رهانیده و نظم و انضباط و تقوای ایرانی را به نمایش گذاشته و تمدنی نوین خلق نماید.

ایکاش باور می کردیم که آنچه که تمامیت ایران و ایرانی را در یک بستر نوین و متعالی حقیقی و عینی قرارمی دهد و تحولی مطلوب و پایدار و خلاق و... را برایمان به ارمغان می آورد نه در انقلاب اقتصادی و یا انقلاب فرهنگی و...است، بلکه این مهم تنها درسایه توجه و اهتمام به«ساخت وتولید دیوارهای مدرن آینده»است. اما افسوس که نه دغدغه دولت مردان مان آنست که در اندیشه و تدبیر چنین«بناها و خانه های مقاوم 300ساله» باشند تا هرخانوده ایرانی را به آن مسلح کنند و نه مردم مان را چنان مطالبه ای است که از دولت مردان درخواست مسلح شدن به«خانه های آینده»را داشته باشند؛ پس بی شک بحران های بعدی آنهم با شدتی بالا شاید سبب شود تا به«آچمززدگی ملی و مردمی»کامل برسیم و آنگاه چه باید کرد؟ را که امروزمی بایست مطرح می کردیم «طرح» کنیم و عقول ایرانی درآن هنگامه درراستای«راهکار ساخت دنیای امن و آسوده وکم مصرف و خودمولد و... ایرانی»معطوف به اندیشه گردند. با این وصف من شهروند ایرانی«ایده ساخت دنیای مدرن ایرانی» را سالهاست که دنبال می کنم و به مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و سازمان محیط زیست و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان راهکار اجرائی«اقتصاد مقاومتی» مطرح نموده ام که متاسفانه تا به امروز بی جواب مانده و اکنون این ایده مردمی را که به سهولت قابل تحقق است به«مردم کشورم»تقدیم و منعکس می نمایم بدین امید که این مهم در اذهان عموم جاری و ساری شود و مهمترین و اولا ترین درخواست بحق«مردمی»گردد. باشد که هر خانواده ایرانی مسلح به خانه های امن و آسوده و فرا استاندارد و... گردد، بدان امید.

مهدی میرابی –یکی از اهالی مردمی ایران زمین

پيشاهنگ خويشم در ميان اين مردم؛ بانگ خروس خويشم در کوچه های تاريک.«چنین گفت زرتشت»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز56
mod_vvisit_counterدیروز71
mod_vvisit_counterمجموع414436