تنها از راه انتقاد کردن است که به حل مسئله موفق می شويم. چه فهميدن يک مسئله به معنی فهميدن دشواريهای آن است؛ و فهميدن دشواريها يعنی فهميدن اين که چرا به آسانی حل نمی شود- چرا از راه حلهای آشکارتر کاری برنمی آيد. بنابراين می بايستی اين راه حلهای آشکارتر را فراهم آوريم، و به انتقاد کردن از آنها بپردازيم، تا معلوم شود که چرا از آنها کاری ساخته نيست. از اين راه با مسئله آشنا می شويم، و امکان آن هست که از راه حلهای بد به طرف راه حلهای خوب پيشروی کنيم. «کارل پوپر، شناخت عينی»

اولین غفلت فوتبالی

حکایت فوتبال ایرانی با حال و روز فعلی خود، نقل آن بیمار و مجروحی است که در پی شکست های پی در پی به بخش اورژانس و مراقبت های ویژه آورده شده است و از بد اقبالی او کادر پزشکی و درمان دچار «فقدان سرعت» شده اند (مبتلا به حرکتی اسلوموشن وار)که به اصطلاح در حال خدمت رسانی اند و در این میان مجروح بیچاره ناله ازپی ناله و خبر از عالم«احتضار» می دهد و همراهان او نیز ازپشت دیوار شیشه ای فریاد و فغان که تو را به خدا کمی به خود بجنبید و کاری کنید تا او نمیرد و در مقابل دفاعیه کادر پزشکی مبنی براینکه «همین است که می بینید، ما داریم کار و دانش و تخصص خود را وقف بیمار می کنیم تا او را احیا کنیم، بنابراین اگر بیمار خود را دوست دارید، مزاحم کارمان نشوید تا بدون دغدغه و مزاحمت به امورمان پردازیم»! آری از مدتها قبل بلندگوهای بیمارستان فوتبالی پیام داده و می دهند که بزرگ جراح حاذق خارجی به نام «کارلوس کیروش» در راه است و لحظه به لحظه آمدن او را تا پشت درب اطاق عمل گزارش داده و می دهند که بزرگ معجزه فوتبالی رخ خواهد داد و در این راستا کادرسر پرستاری نیز اعلام می دارند که او گفته با همان «تجهیزات سنتی» خودمان به اطاق عمل می رود تا تبحر خویش را بنمایش گذارد و «ما» اهالی بیمار دار با شنیدن این اخبار«ذوق زده» می شویم که بهبود و نجات در راه است و جملگی چشم به زمان می دوزیم و در میانمان نیز عده ای اندک می گویند «خلایق» آیا نمی بینید که از آمدن ناجی غربی فوتبال بیش از یک ماه گذشته و او نیز دچار بیماری فدراسیونی شده(کند کاری)! می گویندآیا «ما» همانانی نبودیم که انتظار داشتیم تا ناجی غربی فوتبال بر اساس یک معیار و فاکتور «ارزشی و علمی» به «ما» بگوید که «ابزار» (بازیکن)خوب باید دارای چه ویژگی و سرشتی باشد و چگونه باید در دریای استعدادها و خلاقیت ها او را شناخت و انتخاب کرد؟ آیا براستی معیار «انتخاب بازیکن» اولین پله و پایه کار علمی در هر فوتبالی نبوده و نیست؟ همان امری که فکر می کردیم خشت اول فوتبال علمی است و «ما» از روی دست این مربی نامدار یاد می گیریم که دیگر چگونه دست به گزینش و انتخاب بازیکن اصلح و شایسته زنیم! مگر «ما» نبودیم که می گفتیم معیار انتخاب یک بازیکن باید مطابق با یک متد علمی و همگان فهم باشد زیراکه دیگر نمی توان فقط براساس معیار فردی و سلیقه ای یک مربی حکم کرد که فلان بازیکن خوب یا متوسط یا بد است و فوتبال ایرانی نیز نیازمند یک روش علمی است (پرهیز از سلیقه زدگی و گزینش بصری). حال این که مربی وارداتی «علم انتخاب و گزینش یک بازیکن» را برایمان بر پایه یک اصول و برنامه «علمی»، تعریف و مشخص نکرد، آیا یک اجحاف بزرگ به فوتبال ایرانی نیست؟(عدم بومی سازی انتخاب و گزینش بازیکن) آیا این امر نشانگر آن نیست که با کارلوس کیروش هم داریم برتداوام سلیقه زدگی فردی در فوتبالمان می افزائیم؟ در حالیکه امید و انتظار داشتیم با آنهمه تجربه و دانشی که مربی پرتغالی دارد اولین قدم علمی – فوتبالی را برداریم ولی از این مهم محروم و غافل شدیم! براستی آیا این از رندی و کم کاری «کارلوس کیروش» بوده یا از عدم درخواست فدراسیون نشینان است که از وی نخواسته اند تا انتخاب و گزینش «علمی» یک بازیکن را در فوتبال ایرانی مرعی نماید و پایه و بنیادی برای این مهم در فوتبال ایرانی پی افکند؟ آیا...

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

 

کار عقل و استدلال آنست که محسوسات را به مفاهيم و مفاهيم را به دانش و دانش را به حکمت سوق دهد.

«ويل دورانت، لذات فلسفه ص26»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز181
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416926