هميشه رفتن رسيدن نيست،
اما براي رسيدن چاره اي جز رفتن نيست.
در بن بست هميشه راه آسمان باز است،
پرواز را بايد آموخت.

تاسف فوتبالی تا کی؟

بی تردید علی کفاشیان پس از این همه افتضاح فوتبالی، بارها و بارها بفکر استعفا افتاده ، اما چه کند که همکاران او در فدراسیون مانع این کار می شوند ، زیرا که خوب می دانند با رفتن او خود نیز باید با این میزها خدا حافظی کنند، لذا اینگونه توجیه می کنند که رئیس فیفا می خواهد بیاید ایران و دیگ جوشانم را نیز داریم برپا می کنیم و استعفای شما شوک بزرگ به دیگ برتر است و... ؛ براستی چه تاسف برانگیزست که عالی جاه فوتبالی به جای آنکه معلم فوتبال باشد ، شاگرد آن است ، آنهم شاگردی که سعی می کند تا درس و مشق «بوروکراسی- فوتبالی» راکه همانطور فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا می خواهند به انجام رساند ، او برایش این مهم است که در آسیا بواسطه آداب دانی بوروکراسی ، بهترین فدراسیون شده است ، او برایش این مهم است که تکلیف قاره ای و جهانی را به خوبی انجام دهد و برایش این مهم نیست که آرای عمومی خواهان او و ادامه بودن اش در راس فوتبال ملی هستند یا نیستند،آری او فقط می خواهد به «ما» و بیگانگان ثابت کند که شاگردمکتب اساسنامه زدگی است آّنهم به هر قیمت و بهائی ، چرا که از فوتبال به جز اساسنامه فرمایشی و فرسایشی اش چیز دیگری نمی داند ، افسوس که او سایه فوتبال ملی را به جای جسم و جان اش  اشتباه گرفته و صد افسوس که هیچ مرجع و مقامی داخلی و خارجی نیست تا در راه هوشیاری این فدراسیون قدمی بردارد.چرا که این فدراسیون خود را فرزند خلف و مستقل فیفا در ایران می داند که باید ساز خودش را بزند، حال چه اهالی فوتبال ایرانی همسو با آن ساز باشند و چه مخالف آن ، ایشان برای اطاعت ازفیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا بر این مسند جلوس نموده اند، نه برای خواست و نیاز جامعه ایرانی و اگر چنین بود تا کنون استعفا داده بودند. بله اینکه آقای محمد نبی می گوید که استعفای من و کفاشیان کذب محض است ، یک تاسف و«فاجعه» فوتبالی است که غمی بر غم های بیشمار «ما» اهالی فوتبال می نهد که حداقل تا دی ماه باید در انتظارِ بغض آلود و سرد خویش بنشینیم تا شاید بعد از آن بزرگ مردی بر فدراسیون فوتبالمان جلوس کند که درد آشنای فوتبال ایرانی باشد.با این احتساب، بار خدایا سایه این فدراسیون را هرچه زودتر از سر این مردم و ایران زمین کم کند ، خدایا جهل و غفلت این فدراسیون را با وجود مجمع عمومی 70 و چند نفره وخفته که برای فوتبال ایرانی نکبت ویاس و ناامیدی و ... را به ارمغان آورده اند «مضاعف» فرما تا شاید عمق فاجعه به سمع و نظراربابان خارجی شان برسد و ایشان دستوری در جهت درمان و بهبود فوتبال ایرانی صادر نمایند.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

سعادت جامعه به مراتب مهم تر از سعادت فرد است. «افلاطون»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز151
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416897