زندگي انسان يعني انديشه هاي روزانه ي او. «امرسون»

من و فیفا

اول در زدم و بعد آقای خوش تیپی درب را باز کرد و به من گفت بفرمائید و مرا از سالن به اطاق آقای رئیس راهنمائی کرد وقتی که دستگیره درب توسط وی چرخید و در باز شد دیدم سپ بلاتر درمقابل دیدگانم است بی اختیار دستی به سوی او دراز کردم، در هنگامی که دستش در دستم بود یاد پنبه افتادم که نشان می داد او گویا یک آجر نیز در طول زندگی اش در دست نگرفته و بلند نکرده است ، با همان دست صندلی را به من نشان داد و پشت میز خود رفت و من با کمی دست پاچگی گفتم «قبله عالم فوتبال» بسلامت بادا، من از مشرق زمین (ایران) آمده و از اینکه مزاحم و مصدع وقت شریف شدم بسیار شرمنده ام اما چه کنم که درد فوتبالی دارم، گفت بفرمائید جانم. عرض کردم از آنجا که حضرتعالی می دانند «بن همام» فعلا کله پاشده و کنفدراسیون فوتبال آسیا قاراش میش است و نمی توان به آن عارض شد به حضرتعالی التجا آورده ام؛ گفت می دانم، خوب،  گفتم مدتی است که ریاست فدراسیون فوتبال کشورم دست به روزه «سکوت» زده (گفت عجبا) و به رسانه ها که نمایندگان «عام» ما «مردم» هستند جوابی نمی دهد (ایول)، آیا این عدم حضور و خجالت از مردم گواهی آن نیست که ایشان استعفای وجودی خویش را از فوتبال اعلام داشته اند و فقط مانده که استعفای کتبی دهند، گفت هم بله و هم نه، تا زمانی که استعفای کتبی ندهد بر سر کار است؛ گفتم قربان با این حال و روز، فوتبال ایرانی در یک تعلیق ذهنی و رفتاری قرار گرفته در حالی که بنا بود با «نقشه راه فیفا» در جاده خیر و تعالی قرار گیریم پس چه شد آمدن و رفتن فیفا در فوتبال ایرانی؟ آخه این طرح و برنامه بود که برای فوتبالمان به واسطه مستشاران وطنی در قالب کمیته انتقالی ریختید؛ با این اساسنامه فرمایشی فوتبال ایرانی را بد بخت تر کردید، قبلا دولت و مجلس و نهادهای مردمی و رسانه ها و... می توانستند در سرنوشت فوتبال ایرانی سهیم و شریک و دخیل باشند، اما امروز اگر در ویران سرای فوتبال ایرانی مرجع و مقامی رسمی و غیر رسمی دلسوزکه حافظ منافع ایران و ایرانی است بخواهند که در خصوص نقد و عملکرد فدراسیون فوتبال و همچین خواستار عزل ایشان شوند بلافاصله «چماق» تعلیق فوتبال ایرانی توسط فیفا بلند می شود و با این سلاح دیگر فدراسیون فوتبال جوابگوی هیچ کس نیست و خود را فرزند خلف فیفا می داند و نه جامعه ایرانی، حال اگر در واقع  فدراسیون فوتبال یک نهاد مردمی ثبت شده است، من مردمی فوتبال، معترض بدین فوتبال و مدیران و چشم اندازشان هستم. بله داشتم می گفتم آنهم با چه شور و حالی که مادرم مرا از خواب بیدار کرد و گفت بازم خواب این فوتبال لعنتی مرده شور برده را می دیدی که گفتم بله ، گفت پسر،  شیطون رو لعنت کن و از فوتبال «توبه»که خود را حرام کردی و...

یکی از اهالی مردمی فوتبال – مهدی میرابی

خدا، اميد و خواب را براي جبران غم هاي زندگي به ما ارزاني داشته است.«ولتر»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز140
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416885