آنان که به علم خود عمل نکنند مریض را مانند که دوا دارد و به کار نبرد. «دیمقراطیس»
وزیر ورزش و جوانان در مجمع عمومی فوتبال
می بینی که حضور عضو برجسته «مجمع عمومی فوتبال» (وزیر محترم ورزش و جوانان) در آن جمع چه دستاوردی بزرگ برای فوتبالمان داشت؟ هم اصلاح اساسنامه و هم بحث «انتخابات» حل و فصل شد و درست اینجاست که ایمان و باور می آوریم حرف دیروز آنانیکه فوتبال را برای فوتبال می خواستند و فوتبال دولتی را مورد نکوهش قرار می دادند گفتار وارونة حقیقت فوتبال ایرانی بود؛ می بینی که مجمع عمومی خفته گان فوتبالی که مدتها بود از رسالت خطیر و بزرگ و اصیل خود غافل مانده بود به محض ورود «وزیر ورزش و جوانان»از خواب پرید و تمامی کارهای ظاهری به سرانجام رسید، همان مجمعی که اگر واقف به انجام رسالت خود می بود، نه انتخابات به تاخیر می افتاد و نه کار اصلاح اساسنامه اینقدر دیر اعلام و انجام می شد. آری، وقتی که درون مجمع عمومی فوتبال «رسانه ها» نقش و جایگاهی ندارند و باید بیرون درهای بسته بنشیند، طبیعی و بدیهی است که مجمع عمومی فوتبالمان در روزهای عادی در خواب سرای فوتبالی در حال اجرای کنسرت «خورو وپف» باشد! حال می بینی که حضور وزیر ورزش وجوانان چگونه امور فراموش شده و عقب افتاده مجمع عمومی را جبران کرد و تسهیلی در روند فوتبال اساسنامه زده بوجود آورد. با این احوال آیا آرزو نمی کنی که ایکاش «سایه و حضور» آن مقام در ساخت و ساز و تعالی و تکامل «ابررشته» ورزشهایمان بیشتر و پر رنگتر بود!!! افسوس که مجمع عمومی خفته گان فوتبالی را تنها وزیر ورزش و جوانان باید بیدار و هوشیار کند، اما بیدار کننده دائمی مجمع عمومی فوتبال(رسانه ها) باید بیرون این اجتماع فوتبالی باشند! دریغا و دردا که تغییر «بندهای» اساسنامه به «بندهای» جدید، دغدغه غافلانه آن مجمع است و ایکاش بجای مسائل حاشیه ای فوتبال، هم و غم ما درخصوص اصلاح اساسنامه تنها «ورود و حضور» دائمی چشم و زبان و عقل و منطق «ما» مردم (که همانا «رسانه ها» می باشند) در درون مجمع عمومی فوتبال می بود و نه تغییر بندهای آن به بندهای دیگر تا خوابی آرامش بخش نصیب ایشان شود. امید آنکه روزی همگان بدین واقعیت برسیم که تنها با حضور و ورود«رسانه ها» به مجمع عمومی فوتبال است که می توانیم امیدی به خردورزی و پویائی و تعالی فوتبالی داشته باشیم.
یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی
دانايي را پيروي كن كه ملامتت كند و دوري از كار بد آموزد؛ او پيداگرِ گنجهاي پنهان است. آن كس که از چنين دانايي پيروي كند آسايش بيند نه سختي. «بودا»
| < قبلی | بعدی > |
|---|
