آب کم جو تشنگی آور به دست                    تا بجوشد آبت از بالا و پست «مولوی»

انقلاب فوتبالی

33 سال است که در 99% امور اجتماعی ایران زمین یک تحول و دگرگونی تحت عنوان «انقلاب اسلامی» پدید آمده و فقط «فوتبال این مرز و بوم» از هرگونه تحول و تعالی محروم مانده است چراکه سیاسیون و مذهبیون آن را یا به چشم یک بیگانه غربی و وارداتی یافته اند که ابزار «استعمار» جهت غفلت بیشتر «ما» است و یا یک «بازی گروهی» که عده ای سرگرم و هوادار این رشته هستند تلقی گردیده که تنها در حد و اندازه یک رشته ورزشی بدان باید توجه کرد! افسوس که تعقل حاکم بر جامعه ایرانی هیچگاه نخواست که ببیند«فوتبال» یک پدیده فراورزشی و مردم شمول و جهان شمول است و بعد از «ادیان الهی» در جوامع بشری بیشترین «پیرو» و خواهان را دارد؛ نخواست ببیند که این مکتب دست ساز بشری چه ابزار بزرگ تبلیغاتی و اجتماعی و پرورشی و آموزشی و ... است؛ نخواست که نخست این اسلحه را بطور کامل و جامع بشناسد و بعد آنرا صاحب شود و در پشت آن قرار گیرد و بسیاری از باورهای کاذب را نشانه بگیرد و اراده انسانی ایرانی، اسلامی، شیعی را از منظر فوتبال به تماشا گذارد؛ نخواست ببیند که با فوتبال نیز می توان به صدور انقلاب و بیان ارزشهای انسانی و الهی پرداخت! آری، افسوس که وجود و سرنوشت «فوتبال» در ایران آنچنان که می بایست از سوی عالی مقامان ملی جدی گرفته نشد و لذا فوتبال همواره و پیوسته بعنوان یک «بچه سرراهی و بی ادب و بی هویت و فراری از ارزشهای انسانی و اسلامی» تعریف گردید که گهگاه نیز موجبات تعجب و شادی همگانی می گردد. افسوس که وجه ممتاز و عالی فوتبال هیچگاه مورد توجه و جدیت قرار نگرفت تا فوتبال ایرانی از ساختار «تقلیدی» و بختک زده اش خارج شود و یک ساختار بدیع مردمی را به جهانیان بشناساند و معرفی  کننده «راه و روش و ساختار مردمی» گردد و اعجازگر این عرصه نیز باشد؛ همان فوتبالی که یک پدیده مطلوب و راه گشا و وحدت آور و «اراده طلب» آفرین  و ... بود، در عدم توجه و شناخت «ما» به فوتبال «تقلیدی» و زشت و ضد اخلاق و مبتذل تبدیل شد که به جای آنکه در «دل» نسل نوجوان و جوان و جامعه اش بارقه های مداوم از نور و امید و الهام بدهد خبر از پراکندگی ها و تفرقه ها و اندوه ها می دهد. بله، غریب به یک قرن است که «ما»در سیاه چاه فوتبال تقلیدی، اسیر و گرفتار و برده ایم و این واقعیت تلخ را همگان بارها و بارها پذیرفته ایم که «ما» نیازمندان «تحول و تعالی» هستیم، اما، اما، اما کو آن تصمیم و توجه و اراده ای که این خواست همگانی را که رهائی از اسارت فوتبال تقلیدی است، بشنود و دستور توقف این آسیاب داشته و سرمایه هایمان را دهد؟ امید آنکه در آستانه 33 سالگی انقلاب اسلامی و با وزارتخانه دار شدن ورزشمان یک انقلاب در ابررشته ورزشهایمان تحقق پیدا کند و بت شکنی از نسل «ابراهیم»، بتکده فوتبال تقلیدی را فرو ریزد و جلوه هایی از فوتبال ناب و اصیل را که همانا «درجمع و باجمع و برای جمع»  بودن است، برایمان معنا کند. بدان امید- بدرود.

یکی از اهالی مردمی فوتبال – مهدی میرابی

يکايک همه نام و کين توختيم                       همه شهر آباد را سوختيم «فردوسی»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز210
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416956