اگر بدنبال فرصت ها بگردیم چند برابر می شوند و اگر آنها را نادیده بگیریم، از میان می روند. «جان ویکر»

میوه «وزارتخانه» دار شدن ورزش ایرانی

می گویند آن دوره ها گذشت که متداول بود تا ریاست سازمان تربیت بدنی در عزل و نصب ریاست فدراسیون فوتبال شریک و دخیل بود و نقش اصلی را داشت و سلیقه ای یک نفر را به رهبریت و هدایت فوتبال ایرانی می نشاند! می گویند از امروز به بعد در سایه وزارتخانه دار شدن ورزشمان دیگر کار و امور ورزش با رای و نظر نمایندگان مردم گره خورده و از این پس جامعه ایرانی می باید مفهوم وزارت ورزش و جوانان را بچشد که چه محصول و نعمتی است! (برون رفت ورزش از سلیقه زدگی مدیران به مردم سالاری ورزشی و سپس شایسته سالاری ورزشی). می گویند می توان از طریق خانه ملت به وزیر ورزش گفت که آیا میدانی فوتبال ایرانی دیریست که در برزخ و ابتذال خویش غرق است؟ و آیا می دانی که فوتبال یک پدیده فراورزشی و مردم شمول و جهان شمول است و در میان ورزش ها، ابررشته آنهاست؟ آیا می دانی که جامعه ایرانی سالهاست که مدیری لایق و شایسته و به اشراق فوتبالی رسیده را طلب و آرزو کرده و می کنند؟ آیا با توجه بدین خواست و نیاز ملی «کاندیدای» خاصی که تحمل و درک این رسالت سخت و خطیر را داشته باشد، سراغ دارید؟ آیا مدیری که متوجه باشد و برای نجات و تعالی و تکامل فوتبال ایرانیایده و راهکار معقول و همگان فهم داشته باشد، می شناسید؟ آیا بهتر نیست که همراه با جامعه فوتبال به دنبال شایسته ترین «فردی» که توان تحمل و پذیرش چنین رسالتی را دارد، بگردیم و با این کار خویش اصلح شناسی و شایسته سالاری را از راس فوتبالی که متکی به «فرد» است آغاز نمائیم تا آینده بهتری را برای فوتبال بحران و بختک زده مان رقم زنیم؟ بله، امروز چنین می گویند (نمایندگان خاص مردم). حال سئوال اینست که آیا در این فضای تازه بوجود آمده در طول تاریخ ورزشمان (دموکراسی ورزشی فوتبالی)، «رسانه ها» این نمایندگان عام مردمی نیز ورود می کنند؟ (ورود بدیع با سوژه های نوین گزینشی از تمامی سودازدگان قافله سالاری فوتبالی) آیا رسانه های می کوشند تا از ریز و درشت «کاندیدای» پست فدراسیون فوتبال سئوال کنند که چرا مایل هستید تا قافله سالار فوتبال ایرانی شوید؟ آیا فوتبال و فوتبالمان را بخوبی می شناسید؟ (تعریف جامع و کلی خویش را از فوتبال بیان دارید) آیا جهت نجات و بعد رشد جهشی فوتبال ایرانی، راهکار و برنامه ای مدون و دقیق دارید؟ (که معقول و همگان فهم و منطبق با سرمایه ها و داشته های موجودمان باشد؟) آیا می دانید که 2 زیرساختار «مردمی» و خودجوش که پایه های بنیادین فوتبال ایرانی را تشکیل می دهند چیست و چه نام دارند؟ آیا برنامه و ایده و راهکاری برای احیا و نجات این 2 زیر ساختار مردمی و بومی فوتبال ایرانی دارید؟ آیا شما نیز آمده اید تا عامر بر اساسنامه فرمایشی و فرسایشی و تحمیلی باشید؟ و به خود و جامعه فوتبال ایرانی بگوئید که «تو پای به ره نه و هیچ مپرس/ خود سختی راه گویدت چون باید رفت»؟ امید آنکه اقدام دیروز نمایندگان خاص (مجلس نشین) که منجر به تشکیل و احداث «وزارتخانه ورزش و جوانان» گردید تا در راستای هرچه مردمی تر کردن ورزش ایرانی، بویژه ابررشته آن «فوتبال»، به دستاوردهای مطلوبی راه یابیم و شایسته سالاری در تمامی فدراسیون های ورزشی اعمال گردد، نمایندگان عام مردمی (رسانه های ورزشی) نیز در این فضای نوین، ورودی دوچندان داشته باشند و ریز و درشت کاندیدای پست فدراسیون فوتبال را با مصاحبه های گزینشی به محک قضاوت همگان گذارند، باشد که بدین طریق (گزینش عام) «شایسته سالاری فوتبالی» از راس و مبداء آغاز گردد. بدان امید- بدرود.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

خود را برای پیشرفت مردم ارزانی دار تا مردم پشتیبان تو باشند «کنفیسیوس»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز189
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416935