چونک عقلت نیست نسیان میر تست دشمن و باطل کن تدبیر تست «مولانا»
لیگ فوتبال یا آسیاب فوتبالی
عاقبت لیگ فوتبالمان به پایان خود آمد و سپاهان «قهرمان» این دوره لیگ نیز گردید؛ این قهرمانی مبارک مردم اصفهان و باشگاه سپاهان بادا؛ اما براستی این لیگ جوشان برای فوتبال ایرانی با این همه هزینه مادی و معنوی چه دستاورد و ارمغانی داشت؟ فراموش نمی کنیم اوج هنجارشکنی اخلاقی و انسانی که در این «لیگ» بروز و ظهور کرد؟ فراموش نمی کنیم که چه لابی های «قانون شکنی» برگزار گردید و فراموش نمی کنیم که چه سرمایه های مادی و معنوی در درون این لیگ جوشان غلغل زد و ته دیگ های سوخته ای تحویل مان داد! بواقع آیا این دوره از لیگ مبتذل ترین و ضد اخلاقی ترین و... نبود؟ تا کی باید همانند طوطی در مقابل آینه فوتبالی قرار گیریم و آنچه که استاد فوتبالی غربی و شرقی و بوروکراسی می گویند، تکرار کنیم آنهم بدون آنکه معنی و مفهوم آنچه را که می گوئیم بفهمیم و درک کنیم! می گویند که جان فوتبال یک کشور لیگ برتر فوتبال آن جامعه است! می گویند این دیگ جوشان باید همواره و پیوسته روشن باشد و تسلسل وار باید داشته و سرمایه های مادی و معنوی را در آن ریخت و خروجی آن هرچه شد، شد؛ مهم اینست که این عمل هیچگاه قطع نگردد؟ می گویند لیگ خواسته و ناخواسته باید بر پا باشد و چنانچه زیبنده یک ملت نبود آنگاه فیفا و کنفدراسیون آسیا چنانچه صلاح بدانند دست به تعلیق آن می زنند و فکر تعطیلی موقت لیگ یعنی کفر ابلیس! آری، اگر فوتبال ایرانی بدست ایرانی برای مدت یک سال «لیگ» خود را تعطیل کند و هزینه های مست کننده بازیکنان و مربیان و مدیران را وقف زیرساختارهای فوتبال ایرانی کند «گناه» است؟ بله، خطاست و گناه که «ما» خود به دست خود این فوتبال مأیوس کننده را تعلیق کنیم و سرمایه های مادی و معنوی خویش را در راه یک ساختار مطلوب و مردمی و هدفمند«صرف» کنیم !
یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی «خانه»
می‌کند یک دیده ی بیدار کار صد چراغ روزنی زین خانه تار‌یک بر دل واکنید
زین عمارتها که طاقش سر به گردون می‌کشد گردبادی به که در دشت جنون برپا کنید
چارسوی اعتبارات از زیانکاری پر است عاقبت سود است اگر با نیستی سودا کنید
«بیدل دهلوی»
| < قبلی | بعدی > |
|---|
