مدعی العموم «مردمی» کیست ؟
واگذاري 2 باشگاه «مردمی» استقلال و پیروزی به خود «مردم» ؛ کاری بدیع در تاریخ فوتبالمان و همچنین در تاریخ فوتبال جهانی است که در حال وقوع می باشد، اینکه برای نخستین بار «مردم» بطور مستقیم وارد عرصه باشگاهداری می گرددند تا توانمندی مادی و معنوی خویش را به تجلی و نمایش گذارند «بدعتی تازه» است هم برای «ما» و هم برای جهان فوتبال ؛ براستی که این از نعمات نظام مردم سالار جمهوری اسلامی ایران است که چنین عرصه و زمینه ای را برای مردم بوجود می آورد و قائل می شود ، بدین جهت «ما» خواسته و ناخواسته داریم در میان ساختارهای متداول فوتبال جهانی «ساختاری نو» را ارائه می کنیم به نام «ساختار مردمی فوتبال» ، حال اگر این انتقال و اختیار به «مردم» در امر باشگاهداری دقیق و اصولی و مردمی تر صورت گیرد بی شک دستاوردهای بزرگ ورزشی و تبلیغاتی و فرهنگی و ... را برای ایران زمین در عرصه جهانی به همراه خواهد داشت ، آری این بدعت تازه می تواند به «آفرینش» یک ساختار نوین منتج شود و نمونه و الگوئی برای مردمان مشرق زمین گردد و مبدع آن نظام مردم سالار جمهوری اسلامی ایران باشد ، البته اگر این مهم را بدرستی انجام دهیم. با این اوصاف ، افسوس و صد افسوس که اینک وامروز نه ذهن اهالی فوتبال و نه ذهن دولت وسازمان ورزش کشور و رسانه ها به این مقوله چنانکه شایسته و بایسته است معطوف نگردیده تا این دستاورد بزرگ جمهوری اسلامی ، منتج به ساختار آفرینی آگاهانه و خردمندانه شود و رهاوردی مفید و ارزشمند را برایمان در عرصه داخلی و خارجی به ارمغان آورد .
اینکه جامعه فوتبالمان چنین تجربه ای را در گذشته نداشته و نیازموده ، موجب شده تا این اقدام وعمل بزرگ برایمان «مجهول» و نامعلوم جلوه کند از این روی هیچ شور و شوق واشتیاق و انتخاب و اختیاری را در راستای این رخداد مهم و بزرگ شاهد نبوده و نیستیم چرا که کاری نوظهور در شرف تکوین است که ما نسبت به وسعت و زوایای آن غافلیم ، با این احوال و اوصاف جای تعجب اینجاست که اگر امروز اعلام می کردند که جهت کاندیدای پست ریاست فدارسیون فوتبال ایران ثبت نام به عمل می آید ، سیل مشتاقان ریاست در فوتبال ایرانی بود که صف می کشید ، اما امروز و این لحظه علی رغم اینکه اعلام شده 2 باشگاه (استقلال و پیروزی) در حال واگذاری به صاحبان اصلی خود که همانا مردم اند مي باشد، می بینیم که هیچ کس مدعی العموم این دو باشگاه مردمی نیست تا به این مهم توجه نماید و در راستای هدایت و راهبرد و مردمی تر کردن این 2 باشگاه « طرح و برنامه ای مردمی » ارائه کند.
خوشبختانه امروز توفیقی بزرگ روی به فوتبالمان کرده تا برای نخستین بار «مردم» عهده دار باشگاه مورد علاقه خود شوند و در راه رشد و تعالی تیم و باشگاه مطلوب خویش «اجماع و همکاری و همفکری» کنند و آنچه راکه در سودای آنند به منصه ظهور و تجلی رسانند ، اینکه «ما» داریم خواسته و ناخواسته ، آگاهانه و ناآگاهانه «ساختاری نوین می آفرینیم» کاری است بزرگ، از این روی بیداری و دور اندیشی و خردورزی اهالی «رسانه ها» که خود را پیشگامان فوتبال و نمایندگان مردم می نامند از ضروریات اصلی و مهم در راه تحقق هرچه کمی و کیفی این پدیده است. بنابراین امید و انتظار می رود تا شاهد ورود و رویکرد «اهالی رسانه ها» به بحث و زوایای واگذاری باشگاه استقلال و پیروزی که امری ملی و مردمی است باشیم تا بعد در سایه توجه و عنایت ایشان ، بااجماع ملی و مردمی خویش به بهترین راه و راهکار پیشنهادی دست یابیم و «ساختاری پویا و خلاق و مردمی» را به جهانیان ارائه دهیم .
بدان امید – بدرود
یکی از اهالی مردمی فوتبال – مهدی میرابی
< قبلی | بعدی > |
---|