مراقب افکارت باش آنها به گفتار تبديل می‌شوند

مراقب گفتارت باش آنها به کردار تبديل می‌شوند

مراقب کردارت باش آنها به عادات تبديل می‌شوند

مراقب عاداتت باش آنها به شخصيت تبديل می‌شوند

مراقب شخصيتت باش آن سرنوشتت خواهد شد

شخصیت وارونه فوتبال

می بینی که نمایش 2 تیم لیگ برتری که یکی نام «مردمی و فرهنگی» را یدک می کشد و دیگری سرمایه گذار خصوصی، به جای آنکه جلوه هایی از شکوه و عظمت تکنیکی و تاکتیکی فوتبال ایرانی را به «ما» نشان دهند تبدیل می شوند به راز بقا و جنگ چاله میدانی که تاسف نامه همگانی را به دنبال دارد. می بینی که عدم مدیریت و سوءمدیریت های آقایان اساسنامه زده، امروز چگونه از عمق ابتذال و فلاکت فوتبالی سر بیرون می آورد و همگان را به تاسف وامی دارد؛ می بینی شاهکار فوتبال اساسنامه زده را که تمامی ابتذال و نزول فوتبالمان را با وزنه ای به نام «مربی وارداتی» تراز کرده تا آب از آب تکان نخورد و پایه های سست بودن خود را با مربی خارجی و نامدار استمرار و استوار بخشند؛ می بینی که دیو سیاه فوتبال تقلیدی چگونه سرمایه ها و داشته هایمان را یکی پس از دیگری به سنگ می کوبد تا تهی تر از قبل شویم؛ می بینی که همان نیرو و وسیله ای که در جهان هستی موجب شادی و شور و نشاط و سرزندگی در یک جامعه است، امروز چگونه موجب تفرقه و پراکندگی و اصطکاک و هرج و مرج و من سالاری و ... شده که جز ترور کننده و معدوم کننده خوبی ها و زیبائی ها چیزی دیگری نیست؛ می بینی که هر روز بیشتر از پیش سکوهای ورزشگاهها خالی و خالی تر می شود و به جای آن چشمه اعتیاد و سستی و بزهکاری و ... در میان نسل جوان و جامعه ایرانی جوشان تر و قوی تر می شود؛ می بینی که مسئول این همه بد بختی و فلاک فوتبالی نخست کسانی هستند که پست ریاست و قافله سالاری فوتبالمان را اشغال و غصب کرده اند و با اعتراف خود مبنی بر این که این کاره نیستند و نبوده اند، توهینی بزرگ به «ما» روا می دارند؛ می بینی که آب از چشمه گل آلود است اما «ما» درحاشیه های فوتبال دست و پا می زنیم و آقایان با خنده خنده «ما» را به مسلخ می برند؛ می بینی که «ما» غافلان و علی بی غمانِ فوتبالمان شده ایم که هر چه عمق زشتی ها و پلشتی های فوتبالمان بیشتر و بیشتر می شود در «ما» تاثیری ندارد مگر گفتن «آه»! آری براستی که «ما» حرام شده ایم و بی چرا زندگان فوتبالیم.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

چون بد آید(ریاست غیر فوتبالی و تحمیلی) هرچه آید بد شود / یک بلا ده گردد و ده صد شود

آتش از گرمی فتد مهر از فروغ / فلسفه باطل شود منطق دروغ

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز201
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416947