دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند. «گابریل گارسیا مارکز»
صاحب اصلی وزارتخانه «ورزش و جوان»؟
کاش می شد«قانون» را به گونه ای نوشت که سهم خواسته و ناخواسته و دائمی مجلس شورای اسلامی هدایت و رهبریت «وزارتخانه» جوان و ورزش می بود .
کاش می شد طبق قانون به مجلسیان می گفت؛که این حق مسلم شماست که در هر دوره و دولتی این وزارتخانه را پیش ببرید و از سیاسی و جناحی شدن آن نیز جلوگیری نمائید.
کاش «قانون» برای این«وزارتخانه» بدیع و بی سابقه «طرحی» نو و صاحبی «نو» می داشت تا این 2 رسالت سخت و خطیر(جوانان و ورزش) بر دوش دولت و دولت های بعد نیزبار گرانی نمی بود.
کاش وزارتخانه«جوانان و ورزش» حق مسلم و دائمی مجلس شورای اسلامی می بود، چرا که هیچ دایه ای دلسوزتر از مادر نیست ، بیائیم «ورزش و جوانان» را در خانه ملت مقیم سازیم.
بی تردید تنها مرجع و مقامی که می تواند فرای «قانون» و در راستای قانون اساسی و خیر عموم در بوروکراسی ایرانی اسلامی ورود مقتدرانه داشته باشد و بدعتی نکو و شایسته را موجب و شامل شود «مقام عظمای ولایت» است، بله تنها ایشان می تواند در نظام بوروکراسی ایرانی، «وزارتخانه» نوپا و بدیع «جوانان و ورزش» را از دوش دولت و دولت ها برگیرد و آنرا به مجلس شورای اسلامی(نمایندگان ملت) واگذار و تکلیف کند تا این 2 رسالت سخت و خطیر( جوان و ورزش) بسان گذشته در گرداب سلیقه زدگی دولتها غرق و تضعیف و منحرف نگردد و راه به سرانجام مطلوب و خیرخویش ببرد؛ براستی که امور جوانان و ورزش کاری است عظیم که اجماع بیشتر اندیشه را می طلبد. باشد که این پیشنهاد مردمی (واگذاری وزارتخانه «جوان و ورزش») راه به غایت مطلوب خود ببرد و نشاط و شادابی و سرزندگی و ... را به فرزندان امروز و فردای ایران اسلامی هدیه دهد، امید آنکه امور جوانان و ورزش در خانه ملت مقیم و ساکن گردد و حق به حق دار رسد. بدان امید، بدرود.
یکی از اهالی مردمی ورزش – مهدی میرابی
عقل گويد شش جهت حد است و بيرون راه نيست عشق گويد راه هست و رفته ام من بارها
«مولوی»
پايه پايه رفت بايد سوی بام هست جبری بودن اينجا طمع خام
«مولوی»
< قبلی | بعدی > |
---|