نوروز به از مهرگان اگر چه                   هردو دو زمانند اعتدالی «ناصر خسرو»

ماه مهر و فوتبال ایرانی

«مهرماه» همچون «نوروز» دارای اعتدال کیهانی است. اندازه شب و روز دراین ماه برابر میشود و شاید از همین رو این ماه را به نام «مهر»که ایزد داوری و عدالت و دادگستری است گذاشته اند. همچنین مهر برابر است با پایان فصل برداشت کشاورزی. از این رو زمان مناسبی برای جشن و شادی و استراحت کشاورزان که عمده مردمان دوران کهن بودند و دیگر شاید زمان پیروزی داریوش بزرگ بر گئومات مغ غاصب که به ادعای کتیبه بیستون بر مردم ستم کرده و مال آنها را ستانده و نیایشگاه‌ها را ویران کرده بود، باشد و یا بنابر داستان کهن ضحاک و فریدون پیروزی نیکی بر بدی در این تاریخ روایت شده و زان پس مهرگان را روز پیروزی کاوه آهنگر و بر تخت نشستن فریدون شاه بدانند؛ درهرحال جشن مهرگان از جشن های بسیار بزرگ و با فر و شکوه ایرانیان باستان بوده است. این جشن را در قدیم (متراکانا) می گفتند و بعدها به نام مهرگان خوانده شد و پس از اسلام آن را مهرجان گفتند. در روزگاران  باستان، ایرانیان سال را به دو بخش یعنی بخش تابستان بزرگ(وزیدن باد حیات در طبیعت) و بخش زمستان بزرگ (وزیدن باد ممات در طبیعت) بخش کرده بودند. جشن نوروز را آغاز فصل تابستان دانسته و جشن مهرگان را نیز برآمدن فصل زمستان می دانستند.

ابوریحان بیرونی که در سال ۳۶۲ هجری قمری زاده شده و از بزرگان و دانشمندان  ایرانی است در کتاب آثارالباقیه از جشن مهرگان گفت و گوی فراوانی به میان آورده و چنین نوشته است: گویند «مهر» نام خورشید است و در چنین روزی پدیدار گشته، از این رو، نام مهرگان را به او نسبت داده اند. پادشاهان در این جشن، تاجی به شکل خورشید که در آن چنبره ای مانند چرخ چسبیده بود بر سر می گذاشتند و می گویند که در این روز فریدون پادشاه کیانی بر بیوراسب (دارندۀ هزار است/ ضحاک ماردوش) دست یافت. چون در چنین روزی فرشتگان از آسمان به یاری فریدون پایین آمدند، لذا در جشن مهرگان به یاد آن روز، در سرای پادشاهان عجم، مردی دلیر می گماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا می داد، ای فرشتگان به سوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید.

از دانشمندان ایران و عرب، خبرهای زیادی دربارۀ جشن مهرگان گفته و نوشته اند. وندیشمان نویسندۀ کتاب (میترا) دربارۀ جشن مهرگان چنین نوشته است: در این جشن، موبد موبدان خوانچه ای که در آن لیمو، شکر، نیلوفر، سیب، بِه ، انار و یک خوشه انگور سفید گذاشته بود، واج گویان (زمزمه کنان) نزد شاه می آورد. همان هفت چین= هفت محصول برداشتی از طبیعت (چین پس از اسلام به سین تبدیل شد، چون در عرب چ نیست)  که  جملگی این مراسم جزء تشریفات جشن نوروز به حساب می آمد. از اینجا روشن می شود که هفت چین در جشن مهرگان نیز معمول بوده است.

ودر این خصوص چه زیبا می گوید، ملک الشعرای بهار:
نوبهار و رسم او ناپایدار است ای حکیم!/ گلشن طبع تو جاویدان بهار است، ای حکیم!
آن بهاری کاعتدالش ز آفتاب حکمت است/ از نسیم مهرگانی برکنار است، ای حکیم!

درپایان امید و انتظار می رود تا روزی فوتبال ایرانی از مهر و مهرگان بتواند بهره و الهامی ببرد و «ما» اهالی فوتبال را ازستم و جور فوتبال تقلیدی برهاند؛ باشدکه نور «مهر» بردل وذهن سیاه و یخی فوتبال ایرانی بتابد و ایزدان فرشته نجاتمان  را مامور و گسیل دارند تا در نور خرد مستغرق شویم . بدان امید بدرود.

یکی از اهالی مردمی فوتبال – مهدی میرابی

چو نو کردی نوای مهرگانی / ببردی هوش از خلق جهانی «نظامی»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز167
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416913