نه سیم ، نه دل ، نه یارداریم ، پس ما به جهان چه کار داریم
غفلت زدگان پرغروریم، خجلت زدگان روزگاریم«سنائی»

اصلاح واقعی اساسنامه فدراسیون فوتبال

بلاخره طبق زمان مندرج و مشخص، ساعت شماطه دار «فوتبال اساسنامه زده ایرانی» به صدا در آمد و مجمع عمومی خفتگان فوتبالی را به طور فرمایشی بیدار و بر سریک میز نشاند و در نهایت نیز دیدیم «ریاست و مدیریتی» که تمامی رده ها و انواع فوتبال هایمان را به افتضاح کشانده است چگونه از این نشست شاد و خرم بیرون آمدند!!! اکنون آیا باور می کنی که اساسنامه نویسان دیروز فوتبال ایرانی چه آشی را برایمان پخته اند (مجمع عمومی ای که زیرمجموعه فدراسیون است نه منتقد و اصلاح گر و... فوتبال ایرانی) تا عالی جاهان فوتبال در کمال آرامش هرچه را که خواستند برسر فوتبال ایرانی بیاورند و کسی هم نتواند مزاحم ایشان شود! آری اولین نشست مجمع عمومی فوتبال اساسنامه زده بعد از افتضاحات کامل و تمام عیار فوتبالی برگزار گردید و دیدیم که حاصل آن بزرگترین و والاترین نشست فوتبالی دغدغه اصلاح اساسنامه در راستای قدرت بخشیدن بیشتر به ریاست فوتبال بود تا بهتر و و بیشتر «من سالاری» در فوتبالمان حاکم شود و افسوس که اگر «ما» دارای یک مجمع عمومی بیدار و هوشیار و خردورز بودیم بعد از این همه شکست و ناکامی باید صدای اعتراض آنان را می شنویدیم که ندا سر داده اند که از پر خوابی خویش (خواب زدگی فوتبالی) «زخم بستر» گرفته اند و ذهن هایشان کرخت و سست شده و جهت رفع معضل و مرض خود «پیشنهاد» ورود «رسانه ها»، این عقل متعقله و فعال فوتبال ایرانی را به مجمع عمومی فوتبال مطرح نموده اند تا روح مرده آنان جانی تازه و بدیع و پویا بگیرد! ولی دریغا و دردا که والاترین مرجع تحول آور(مجمع عمومی فوتبال) خود در بند اساسنامه شده و بدین بند نشینی و اسارت نیز افتخار می کند!! با این وصف باید گفت که این مجمع مصداق این مطلب شده که در پس آینه (اساسنامه) هر چه بالانشین «بگوید»،«می گوید و انجام» می دهد! آری وقتی که والاترین و کلیدی ترین و محوری ترین مرجع فوتبالی فاقد خودباوری و خودآگاهی و پذیرش رسالت خطیر خویش و با عدم برنامه و راهکار و ایده روبرو است طبیعی و بدیهی است که به زیرمجموعه فدارسیون تقلیل یابد و اعضای آن در نشست ها با ریاست و هیأت مدیره مطالبات خویش را پی گیرند (حفظ میز و جایگاه و بقا و قدرت بیشتر و..) و آنگاه هم خود و هم ریاست و هیأت مدیره از آن نشستها خرم و خرسند بیرون آیند و بعد درکمال تعجب «ما» اهالی فوتبال بشنویم که اعضای مجمع می گویند که او (کفاشیان) همواره می تواند در مسند ریاست فوتبال باقی بماند و شایسته این پست و جایگاه نیز می باشد!!! امید آنکه روزی وجدانهای بیدار و هوشیار خاص و عام فوتبالمان بپذیرند که جای «رسانه ها» در مجمع عمومی فوتبال ایرانی خالی است و ایشان بیش از هرکس دیگر بهتر می دانند که چگونه یک مجمع عمومی بیدار و هوشیار و خردورز و آگاه و رسالت پذیر باید داشته باشیم.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

توگه سرگشتة جهلی(فوتبال تقلیدی)  و گه گم گشتة غفلت (اساسنامه)
سر و سامان که خواهد داد این بی خانمان را «پروین اعتصامی»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز144
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416890