اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است. «نیچه»
فرق دیوانه و احمق
مردي در هنگام رانندگي، درست جلوي حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبور شد همانجا به تعويض لاستيک بپردازد. هنگامي که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگري به سرعت از روي پیچ های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و آنها را به درون جوي آب انداخت و آب پیچ ها را برد. مرد حيران مانده بود که چکار کند. تصميم گرفت که ماشينش را همانجا رها کند و براي خريد پیچ چرخ برود در اين حين، يکي از ديوانه ها که از پشت نرده هاي حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت: از 3 چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک پیچ بازکن و اين لاستيک را با 3 پیچ ببند و برو تا به تعميرگاه برسي. آن مرد اول توجهي به اين حرف نکرد ولي بعد که با خودش فکر کرد ديد راست مي گويد و بهتر است همين کار را بکند. پس به راهنمايي او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست. هنگامي که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: «خيلي فکر جالب و هوشمندانه اي داشتي، پس چرا توي تيمارستان انداختنت؟ ديوانه لبخندي زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام، ولي احمق که نيستم.»
بله «ما» اهالی مردمی فوتبال که بزعم شما عالی جاهان فوتبال «دیوانه » هستیم؛ فریاد می زنیم که بر روی دیگر «چرخ های ماشین فوتبالی» به جای چند پیچ «سیصد و سی و سه» پیچ نصب شده، اما شما آنچه که خویش داشته ایم از بیگان تمنا کرده و می کنید (خرد فوتبالی) و این غفلت شما نیز از عدم خردورزی فوتبالی ناشی می شود چراکه خود «فوتبالی» نبوده اید، اما آمده اید تا شانس و اقبال و مدیریت خویش را بیازمایید و در گوی و میدان شرکت کنید! آری ما دیوانه شدگان از عملکرد غلط تان و حضور نابجا در فوتبال ایرانی تاسف بسیارخوردهایم، اما کو گوشی و چشمی تا احوال برزخی مان را بببیند و بشنود و فوتبال را از وجود سیاسیون و نااهل فوتبال پاک گرداند؟ کو آن ابر سرنوشت سازی که از هم اکنون به کاندیدای امروز و فردای ریاست فدراسیون فوتبال بگوید: هرکه می خواهی باش خواه سیاسی و نظامی و تجاری و فوتبالی و ... تو باید قبل از هرچیز دلسوز فوتبال باشی و بعد برای آن طرح و ایده ای ملی– فوتبالی عرضه کنی (راه و راهکار تعالی که منطبق با داشته و سرمایه هایمان باشد «روشی معقول » و همه فهم وهمه پسند) تا بتوانی شایستگی هدایت فوتبال ایرانی را بیابی، (اعمال شایسته سالاری در فوتبال). با این احوال بگذار «ما» دیوانگان فوتبالی همچنان «هوشیار و بینا» باشیم و «سرنوشت سازان و سرنوشت رقم زنان فوتبال ایرانیِ «غفلت زده و ناکار آمد» باشند و «ما» همچنان حرص بخوریم و آنان نیز بر «ما» بخندند. و متاسفانه والاترین مرجع فوتبالی (مجمع عمومی)، خوش خواب ترین مردمان فوتبالی باشند که همواره سنفونی خفتگان فوتبال ایرانی را می نوازند و عقل متعقله مان(رسانه ها) هاج و واج، این سوی و آن سوی بدوند و همچنان جهل فوتبالی بر«ما» و سرنوشت مان حاکم باشد. امید آنکه «وزیرورزش و جوانان» درحکم ناجی فوتبال ایرانی پای در میدان ابر رشته ورزشها (فوتبال) نهد و سرآغازی برای انشعاب فوتبال در خود مانده باشد. اینک خدایا تو را سپاس می گوئیم که از خانه «ملت» (مجلس شورای اسلامی) صدائی شنیدیم که می گوید «ما» از تحولات ورزش بویژه فوتبال (عزل و نصب های غیر تخصصی و سیاسی و جناحی) تعجب کرده ایم و داریم این امور را «رصد» می کنیم. خدایا تو را شکر که نمایندگان مجلس در سایه «وزارت خانه دار شدن ورزش» می توانند در آن ورود کنند و مطالبات مردمی را درخواست و پیگیری نمایند و چهره خادم و خائن، آگاه و ناآگاه و باری به هر جهت را در ورزش نمایان سازند و شایسته سالاری را درآن مرعی دارند، خدایا تو را هزار تسبیح که بعد از سالها انتظار می توانیم به نمایندگان مردم بگوئیم «خدا قوت» که به فکر مردم ورزشی – فوتبالی هستید.
یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی
به جاي اين که سعي کنيد مرد موفقيت باشيد، سعي کنيد مرد ارزشها باشيد. «آلبرت انيشتين»
| < قبلی | بعدی > |
|---|
