ديوژن را گفتند: دنيا کی خوش می شود. گفت: آنگاه که پادشاهان فلسفه بخوانند و يا فيلسوفان پادشاه شوند.

نیاز فوتبال ایرانی

بی تردید ابر رشته ورزشهایمان (فوتبال) در طول حیات خود همواره در فقدان یک راه و راهکار هدفمند و مردم فهم بوده، لذا قبل از هرچیز این «فوتبال» نیازمند «مدیریت اندیشه و ایده برتر» است (کسی که راه معقول و منطقی را در مقابل رویمان به گشاید)، نه اینکه انواع مدیران «راهبردی» که در دیگر حوزه های نظامی یا تجاری یا صنعتی یا بوروکراسی و ... موفق عمل کرده اند را برداریم و بیاریم در «فوتبال ایرانی» تا گره کور آنر اگر توانستند باز کنند و اگر موفق نبودند و ناکام رفتند نوبت را به دیگری که در صف انتظار مانده بدهیم (تسلسل بی سرانجامی که همواره رخ نموده و «ما» اهالی فوتبال نیز پیوسته شاهد و ناظر این اقدام عبث و سریال تکراری بوده ایم). به خدا این درد بزرگی است که «ما» هنوز نفهمیده ایم چرا باید سرمایه های مادی و معنوی و انسانی خویش را در باطلاق فوتبال تقلیدی فرو کنیم و از سرمایه سوزی خود هیچ درسی نیز نگیریم و طرفی نبندیم! آری فوتبال ایرانی نیازمند کسی است که از سالها پیش دغدغه و درد فوتبالی داشته باشد و سپس در سودای درمان طلبی به تکاپو برخواسته و اینک و امروز صاحب ایده و سبک و ساختاری بدیع است (اتوپیا). آری این فوتبال نیازمند کسی است که بداند چرا باید نخست «منکر» تمامیت این فوتبال بود و بعد چرا باید «مومن» به ساختار دگری شد و چگونه می توان با ساختار مردمی فوتبال «جهشی» در راه آرمان های بلند و والاقدم نهیم و منزل های این راه کدام است و چه مشخصاتی دارد(طرح جامع فوتبال ایرانی). بله وقتی که عقل متعقله فوتبالمان (رسانه ها) پیوسته در هر سنه ای از عزل و نصب مدیریت های غیرمتخصص شکوه و شکایت داشته اند و مدام نیز بال بال زده اند که فلان فرد به درد فوتبال نمی خورد، ایکاش بجای این همه برشته شدن، از سالها قبل در اهتمام این مهم بودند که یک معیار و میزانی از شاخصه های «یک مدیر فوتبالی» را تعریف دارند(گزینش نامه عام- مدیریتی فوتبالی)، آنگاه امروز مجبور نبودند که اینهمه به نقد انتقادی بپردازند و محکوم به حاشیه سازی شوند. اگر عقل متعقله مان برای مهم ترین و کلیدی ترین پست فوتبال که همانا «مدیریت» می باشد «گزینش نامه ای فوتبالی» تهیه و تدوین می داشت و پیوسته  آنرا در میان جامعه ایرانی- فوتبالی جار می زد که یک مدیر باید دارای چه ویژه گی ها و شاخصه هایی باشد، بی شک خیلی از افراد یا پای به میدان فوتبال ایرانی نمی نهادند و یا اگر بدین حوزه ورود  می کردند از پیش می دانستند که می بایست «طرح و برنامه ای» را ارائه و تعریف نمایندتا توجیه آمدن و بودن شایسته ایشانرا بیان دارد (شایسته سالاری از سوی رسانه ها). اینکه رسانه ها این نمایندگان عام «ما» مردم فوتبالی درصدد تهیه و تدوین گزینش نامه ای فوتبالی– مدیریتی برنیامدند، سبب شد تا هر کسی جرات ورود بدین حوزه را نماید و در مجهول سرای فوتبالمان قدم زند و شانس و بخت خود را بیازماید(خواه فوتبالی و غیر فوتبالی)؛ وقتی که عقل متعقله و فعالمان باور نمود که از جسم فوتبالمان جدا مانده (ازمجمع عمومی فوتبال ایرانی) همین می شود که امروز اس، نه خود را مالک فوتبال می داند و نه بیگانه و جدا از آن (احوال برزخی یا 2بامی). بنابراین در فوتبال ملی و ایرانی نه ورود آنچنانی و کامل می کند تا سرنوشت ساز مطلوب آن شوند و نه از آن می توانند دل بکنند و بی خیال سرنوشت فوتبال ایرانی شوند، و این 2 گانگی فکری و رفتاری رسانه ها خود بزرگترین مانع رشد و تعالی فوتبال و جامعه آن می شود. در تعریف ملی و جهانی از «رسانه ها» آورده اند که ایشان پیشگامان روشنفکری و خردورزی در جامعه بشری هستند و بیداری آنان یعنی بیداری یک جامعه و غفلت و بختک زدگی آنان یعنی خواب پریشان و پر هرج و مرج برای یک جامعه؛ وقتی دوستی نادان و خودمحور و خود رای در مسند فوتبال ایرانی می آید و با پنبه فیفا سر فوتبال ایرانی را می برد و فوتبالمان را در بند اساسنامه می کند و عقل متعقله مان را از جسم فوتبال جدا می کند و اطاق فکر فوتبال ایرانی (مجمع عمومی فوتبال) را که می بایستی بزرگترین و والاترین مقام آگاه و بینای فوتبالی باشد به خفتگان فوتبالی تبدیل می نماید (بزرگترین ظلم و جهل فوتبالی ممکن و کامل) و در نظر نمی آورد (و با اینحال او را تنهاترین مدیر موفق در فوتبالمان می نامند)،  این می شود تاسف و فاجعه؛ وقتی خود عقل متعقله مان معیار و میزانی جهت شناخت خادم و خائن در فوتبالمان ندارد، این اتفاق رخ می دهدکه بستگان مقتول به دست بوسی قاتل می روند و بلعکس آن نیز عمل می کنند(شمشیر و سیلی  به دوست می زنند). با این اوصاف فوتبال ایرانی قبل از هرچیز نیازمند «مدیری » است که عقل متعقله فوتبالمان را که در کثرت و پراکندگی و تفرقه دائمی و صنفی خویش گرفتار آمده اند، از «کثرت» نه تنها بیرون آورد بلکه با بیان یک سوژه ملی (راه بسیج امکانات و موجودیت فوتبالمان، یا تهیه و تدوین گزینش نامه فوتبالی– مدیریتی  از سوی رسانه ها) ایشان را متمرکز به قدرت و انسجام و  آفرینش و رسالت خودکند. بله، این فوتبال نیازمند به مدیری است که باور داشته باشد که عقل دوبین و بی هدف اگر جسمی هرچند سالم و سلامت را در یدک داشته باشد، خود و او را به بیراهه و سقوط می کشاند، بنا براین قائل به این مطلب باشد که منطق عقلی و قلبی حکم می کند که بازسازی و رسالت بخشی به عقل مغفول را در ضرورت و اولویت امور قرار دهد (مصداق عقل سالم در بدن سالم). بخدا این فوتبال به اندازه و یا بیش از اندازه خود اعضا و ارکان دارد، اما افسوس این نیروی  فعال فوتبالی به جای آنکه به سوی بالا هدایت شود (پرواز)، روی به زمین و نزول دارد و بسان مته ای در ظلمت و سیاهی و قعر فرو می رود! چراکه آنکه باید بداند که کی و چگونه باید به این نیروئی که همواره میل و شوق و شهوت رفتن و تلاش دارد، بگوید «ایست» ( از این همه رفتن و تکاپوی عبث چه عایدمان شده؟) و بعد بگوید که چطور و چگونه می توان از حالت فرو رفتگی تغییر مسیر داد و در راه فرا رفتگی قدم نهاد و در سایه این تغییر و انقلاب از شوک و عوارض جانبی آن به چه طریق باید جلو گیری کرد و...، بله این فوتبال نیازمند ابر مدیری آگاه و بینا است که قبل آنکه عمل کند بداند که صورت مسئله فوتبال چیست و راه حل ایرانی او چیست وکدام است، چنین مدیری هرکه می خواهد باشد، سیاسی یا مذهبی یا نظامی یا صنعتی یا تجاری یا... او می تواند ناجی و هادی ما باشد. اکنون خدایا از تو می خواهیم که جامعه فوتبالمان را یا از نعمت مدیری «مدبر و جامع الاطراف و ایده دار» بهره مند سازی که نخستین دغدغه اش سامان بخشی و جهت بخشی به عقل متعقله مان باشد؛ یا آن خود آگاهی راستین را به جامعه رسانه های فوتبالی مان (عقل متعقله و فعال فوتبال ایرانی) اعطا فرمائی تا پیشگامان نهضت خرد ورزی و روشنگری خویش و جامعه فوتبالی گردند تا به سعادت فوتبالی– ایرانی برسیم، بدان امید – بدرود.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

اگر قرار است کار درست انجام دهيم بايست نخست مطمئن باشيم که هم احساسات و هم عقلمان وظيفة خود را به خوبی انجام دهد. «ارسطو»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز144
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416890