پيشامدهاي بد از سبب هاي بد حاصل مي شود و آنچه مايه رنج ماست عموما نتيجه كاري است كه خودمان كرده ايم. «آريستوفان»

90 و لاشه فوتبال ایرانی

وقتی که لاشه هر جانداری در معرض فساد و تجزیه در فضای آزاد قرار می گیرد، جایگاهی مهم و نکو جهت سورچرانی انواع مگس ها و انگل ها و کلاغ ها و کفتارها می شود؛ اکنون اینکه برنامه 90 گوشه ای از سورچرانی مگس ها و انگل ها و... را بر روی پیکره مرده فوتبالمان زیر ذره بین خود برده، آه از نهاد «ما» اهالی فوتبال بر می آید که براستی فوتبال ایرانی مردار گندیده ای گشته و عرصه جولان فسادها و تباهی و تجزیها است، مجموعه ای که «وحدت عناصر» در آن مرده و تفرقه ها و پراگندگی ها و گسستگی ها در آن رونق بازار است که این خود یک حقیقت غیرقابل کتمان می باشد که همگان نسبت بدان کم و بیش واقف و آگاهاند. اکنون اینکه یک رسانه فوتبالی بیاید و کمی از پشت پرده فوتبال را بالا بزند و بیشتر آه از نهاد خاص و عام فوتبالمان بر لب ها و دل ها بنشاند، آیا اقدامی خوب و پسندیده است؟ یا مخرب و یاس آور؟ اگر دست اندرکاران آن برنامه در صددند تا از «معلول» فوتبالی (مگس ها و انگل هاو کلاغ ها)، نگاه و اندیشه «ما» را به «علت اصلی» (پیکره مرده) نزدیک و متوجه گردانند، اقدامی شایسته و مفید است اما اگر تنها به جهت اینکه «لیگ» تعطیل بوده و سوژه نداشته اند و به مقوله «دلال و دلالی» ورود کرده اند تا افتضاح و پلشتی های دیگر فوتبالمان را نشانمان دهند و در مقابل نیز راه رهائی از کثرت فوتبالی را به «وحدت» فوتبالی نتوانند نشان و آشکار نمایند، آنگاه فقط و فقط «یاس و اندوه و ناامیدی مضاعف و گسستگی  بیشتر و عدم خودباوری ملی و مردمی» را برایمان به ارمغان آورده اند. آری، سالها پیش ریاست اسبق فدراسیون فوتبال «محمد دادکان» فریاد زد که بعضی از اهالی رسانه ها «باج خواهی» می کنند. بله،آن روز من مردمی فوتبال در جواب گفتم که این ناشی از وجود یک «ساختارمعیوب و غلط» است که تبدیل به مردار شده و خیزش و هجوم مگس ها و انگل ها و کلاغ ها و کفتارها به این لاشه متعفن طبیعی و بدیهی است و رسالت تو مگس پرانی و انگل زدایی  و کلاغ وکفتار دور کنی نیست! رسالت تو آنست که این جسم جدا شده از روح را به «وحدت عناصر» دعوت و ترغیب کنی تا بدین طریق کاری مفید و سازنده انجام داده باشی! و امروز و اینک نیز همان گفته دیروز خویش را به تهیه کنندگان برنامه 90 که افتخار بزرگ پنجره خردورزی و روشنگری فوتبالی را به نام خود مهر و نشان کرده اند می گویم که «ما» خسته از زیست سیاه فوتبالی خویش هستیم و اگر بواقع شما پیشگامان نور و آگاهی و خردورزی هستید، برایمان از ساختاری روشن و تابناک و امیدبخش و وحدت آور نیز سخن و پیام آورید؛ از انشعاب فوتبالی و تکفیر چنین فوتبالی خبر دهید و «ما» را با ساختار «فوتبال مردمی» که همسو با ذات و شعار فوتبال ناب و اصیل است آشنا و پیوند دهید.

بار خدایا همواره لیگ فوتبالمان را با تعطیلی های متنوع و گوناگون مواجه فرما تا رسانه هایمان از بی سوژه گی به دامن سوژه های مهم و اصیل و جدید و راهگشا رو آورند تا در این میان حقیقت و خردورزی فوتبالی کم کم در اندیشه ها و افکار و آراء و عقایدمان شکل و جانی تازه به خود گیرد و چگونه زیستن متعالی دغدغه خاص و عام فوتبالمان گردد، بدان امید- بدرود.

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

صبر پرید از دلم، عقل گریخت از سرم           تا به کجا کشد مرا مستی بی امان تو «مولوی»

ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم.  هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کند. «ژوزف مورفی»

 

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز209
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416955