آنکه پریدن نمیداند نباید بر پرتگاه آشیانه بسازد. «نیچه»

مظلومیت فوتبال یا استمرار جهل؟

می بینی که خفته بودن «مجمع عمومی» چه نتایج منفی ای را برای فوتبالمان به ارمغان آورد؟ اگر «مجمع عمومی» به طور متداول و مقرر خود کار می کرد، «انتخابات فوتبالی» به امروز و اینک کشیده نمی شد تا در فضای مهم 22 بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی در جامعه، امری حاشیه ای تلقی گردد و انتخابات فوتبالی بدون آنکه مردم و حتی مجمع عمومی فوتبال تفاوت ویژه گی های کاندیداها و بیان و ارائه راهکارهای آنان را درک کنند، یکی از میان ایشان می بایست برگزیده گردد! می بینی که بزرگترین تریبون ملی- فوتبالی نیز (برنامه نود) نتوانست تا در راستای انتخابات فوتبالی و کیفیت آن به ایفای نقش پردازد؛ فوتبال گنگ و بختک زده ای که سالها در انتظار این لحظه فوتبالی بود تا شاید در این هنگامه بواسطه «مجمع عمومی فوتبال» آن خودیابی و جهت یابی و خودباوری و خودآگاهی فوتبالی که نیاز واقعی و اصلی فوتبال ایرانی است، مورد توجه و اهتمام لازم قرار گیرد تا «ما» از قالبی مرده به قالبی زنده و پویا و خلاق رهنمون شویم، چه سهل و آسان سپری گشت! افسوس که این فرصت طلائی در شرف از دست رفتن است تا «ما»چهار سال دیگر به نقطه امروزین فوتبالمان که محیط و بستر «ارزیابی و شناخت و انتخاب خوب و بد فوتبالی» است، برسیم. آری، من مردمی فوتبال در کمال تاسف هیچ امیدی به آنانیکه کاندیدای قافله سالاری فوتبالمان شده اند ندارم که تحول آور و مطلوب آفرین باشند، زیراکه ایشان نیز از آبشخور سیاهی های فوتبالی تغذیه کرده اند و با حضور در آن اثبات نموده اند که وفادارنی بوده اند تا ساختار فوتبال تقلیدی به حیات منحوس خویش ادامه و بقا دهد! از اینان کدام یک منکر این ساختار فوتبال تقلیدی و مصرفی و ترور کننده داشته ها و سرمایه هایمان بوده اند؟ کدامیک؟ من مردمی فوتبال دیگر امیدی به «مجمع عمومی فوتبال» این اعلم حکم و حاکم برفوتبالمان و نیز به قافله سالار بعدی ندارم، لذا اعتراف می دارم که در این فضا «خوب» نیستیم و از شما می پرسم، شما «خوب» هستید؟  امید آنکه روزی مشعل روشنائی فوتبالی را یا در دست پیشگامان فوتبالمان (رسانه ها) و یا راه برندگان «فیزیکی و عملی» فوتبال (مربیان) ببینیم که «ما» را به راه سازندگی و ایجاد یک ساختار مردمی و ملی ترغیب و دعوت می کنند.

بدان امید- بدرود.                     یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

هنرها تنها تقلید محض واقعیت خارجی نیستند و اگر برخی آثار هنری چنین بودند در حقیقت در برابر رسالت عالی خود کاذب می نمودند. «شوپنهاور»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز159
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416905