صدای اعتراض فوتبالی

گر زحمت مردمان این کوی از ماست

یا جرم ترش بودن آن روی از ماست

فردا متغیر شود آن روی چو شیر

ما نیز برون شویم چون موی از ماست «سعدی»

صدای اعتراض فوتبالی

اگر از من مردمی فوتبال سئوال کنند که چرا تماشاچیان به فحش متوسل می شوند در جواب می گویم که آنان با این کار خود به داور و بازیکن و مربی و مدیریت اعتراض می کنند؛ ایشان تنفر خود را از اینگونه فوتبال تقلیدی و بی هویت و بی برنامه اعلام می دارند؛ اینان با عمل و رفتار خویش دارند عمق عدم مدیریت ها و سوء مدیریت ها را بیان و اعلام می دارند؛ آنها تنها کسانی هستند که برای این فوتبال «هزینه» می کنند و صاحبان اصلی فوتبالمان هستند و بیان ناهنجارها از سوی آنان یعنی که ای عالیجاهان و دست اندرکاران و پیشگامان و پس گامان که از این فوتبال ارتزاق مادی و معنوی می کنید، آنچه که برایمان طبخ کرده اید مورد پسند و میل «ما» نیست و شما تباه کنندگانی هستید که مستوجب لعن و نفرین می باشید. افسوس، افسوس، که تولیدکنندگان فوتبالی راه و روش خود را همواره در پیش دارند و این مردم فوتبالی را طفیلی می دانند و می نامند و نه صاحبان و مصرف کنندگان واقعی فوتبال ایرانی! که باید با خواست و نظر آنان فوتبال ایرانی را راه برد؛ آری، اگر خواست و نظر مردمی در این فوتبال اعمال و رفتار می شد، آیا امروز شاهد وجود داشتن چنین فوتبال منحوسی بودیم؟ که از در و دیوارش فحش و ناسزا و رشوه خواری و پلشتی و... می بارد! براستی کدام صاحب دردی می تواند در این بختک سرای فوتبالی علم طغیان و عصیان بردارد و «ما» را به راهی دگر که تعالی و تفاخر در آن موج می زند فرا خواند؟ امید آنکه هنجار شکنی های متداول شده از سوی تماشاچیان به رگ غیرت عالیجاهان ورزش و فوتبال و مجمع عمومی و رسانه ها و ... برخورد و «ما» را در سودای وداع از این فوتبال نکبت بار و ایجاد و احداث و آفرینش ساختاری از فوتبال که منطبق با شأن و شئون جامعه ایرانی قرار دهد.

بدان امید- بدرود.      یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی

اگر می خواهی خوب باشی باید اول معتقد باشی که بد هستی. «اپیکتتوس»