هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری                    تا چند کنی بر گل مردم خواری

انگشت فریدون و کف کیخسرو                      بر چرخ نهاده ای چه می‌پنداری «خیام»

همه پرسی فوتبالی

اگر بنا بود که شما در یک همه پرسی فوتبالی شرکت کنید و سئوال این بود که «صاحبان اصلی فوتبالمان» چه کسانی هستند؟ چه جواب می دادید؟

گزینه 1- آیا فدراسیون نشینان صاحب اصلی فوتبالمان هستند؟

گزینه2- آیا مجمع عمومی صاحب اصلی فوتبالمان است؟

گزینه 3- آیا رسانه ها صاحبان و پیشگامان فوتبالمان می باشند؟

گزینه 4- آیا «مردم» صاحبان اصلی فوتبالمان هستند؟

اکنون نمی دانم که شما کدام گزینه را مد نظر و رای دارید! اما اگر از عالیجاهان و دست اندرکاران فوتبالمان(مجمع عمومی) و همچنین از اصحاب و اهالی رسانه ها بپرسیم، خواهند گفت که «مردم صاحبان اصلی فوتبال» می باشند! حال بیائیم ببینیم در طول حیات فوتبال ایرانی، «مردم» چه جایگاه و نقشی جز مصرف کنندگی فوتبال داشته اند.

تاریخ فوتبالمان گواه است که مردم همواره و پیوسته در این فوتبال هزینه کرده اند(مادی و معنوی) و در هیچ مقطع و زمانی نقشی در «تولید» فوتبالی نداشته اند، مگر مصرف کنندگی صرف! براستی «ما» در چه دوره و زمانی دیده ایم که کسی آمده باشد و عزتی سرمردم نهاده باشد و به ایشان بگوید که فوتبال متعلق به شماست و خودتان باید در تولید مطلوب آن نقش و جایگاه اصلی را داشته باشید و بعد بیاید در این خصوص راهِ ورود «مردم» را به فوتبال هموارکند و «ما» را در راستای یک تولید مطلوب فوتبالی قرار دهد؟!!! بله، همگان می دانیم که «مردم» صاحبان اصلی فوتبالند و خواسته و ناخواسته آنچه که فدراسیون نشینان طبخ می کنند باید «مصرف» نمایند. آری، همه ما می دانیم که تولید کنندگان فوتبال ایرانی برایشان هیچگاه مهم نبوده و نیست که خواست و نیاز مصرف کنندگان فوتبالی چیست؟ افسوس که «تولید کنندگان فوتبالی»(فدارسیون فوتبال و مجمع عمومی آن) از این حقیقت و باور به دور هستند که ایشان نمایندگان و کارگزاران یک جامعه فوتبالی هستند که مردم آنان را برای تسهیل در امور فوتبالی خویش به مسند فوتبال گماشته اند؛ اما فوتبالی که برای «مردم» جز مصرف کنندگی «راه و برنامه و روشی» ندارد، چنان می شود که فدراسیون نشینان و مجمع عمومی آن «عقل کل فوتبالی» می گردند که برای هدایت یک جماعت «صغیرفوتبالی» مسئولیت پذیرفته اند و به این صغیرفوتبالی چه مربوط که اظهار نظر کند تولید فوتبالی خوب یا بد است! و چه باید کرد!!! دریغا و دردا که «ما» جملگی معنی فوتبال را آن طور که در ظاهر نیز عیان و آشکار است، نه درک کرده و نه می بینیم، همان تعریف عام و ابتدایی فوتبال مبنی بر «درجمع و باجمع و برای جمع» بودن را؛ ما اگر فقط به جان کلام این معنیِ آشکار«فوتبال» راه می بردیم دیگر نیازی نبود تا روح بزرگ «مردم فوتبالی» را با قطره چکان فدراسیونی بخواهیم سیرآب کنیم. افسوس و صد افسوس که «ما» در خلاء اندیشه نو «تعالی بخش» آنقدر دریای بیکران «مردم» را با آن سرمایه ها و داشته های غنی در انتظار نشاندیم تا «سراب» ببینند!!! می بینی که حرمت مردم در فوتبال هیچگاه جایگاهی در معنی و مفهوم واقعی خویش نداشته و 2 تیم مردمی «سرخابی ها» از بدو حیاتشان تا امروز همانند بچه سر راهی و تحمیلی برای عالیجاهان ورزش و فوتبال مان بوده اند؛ می بینی که اصل امور نظام جمهوری اسلامی بر محور مردم سالاری و شوراها بنا شده، اما این اصل نخستین، هیچگاه در فوتبال ایرانی دیده و لحاظ نشده! می بینی که «ما» با اصل نخستین فوتبال و همچنین اصل و اصالت مردم سالاری و نظام شوراها، برای تعمیم به فوتبالمان چقدر بیگانه ایم؛ می بینی که در دایره غفلت بزرگ فوتبالی چگونه «بی چرا زندگانیم».

یکی از اهالی مردمی فوتبال- مهدی میرابی «خانه»

هر ملتی دو نوع دشمن خونی دارد . دسته ای که به قانون پشت پا می زنند و دسته دیگر کسانی که با دقت بیش از حد آن را اجرا می کنند . «آلفرد کاپو»

Add comment


Security code
Refresh

کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز199
mod_vvisit_counterدیروز115
mod_vvisit_counterمجموع416945