فهرست مطلب
محمد دادکان
نامه شماره 2
نامه شماره 3
نامه شماره 4
نامه شماره 5
نامه شماره 6
نامه شماره 7
نامه شماره 8
نامه شماره 9
نامه شماره 10
تمامی صفحات

 

شماره:   37-110
تاریخ:  21 / 7 / 83
پیوست:  .........

بنام خدا

«آیا نه اینست که شکست و درد راستین بهتر است از امید و شور دروغین»
نامه ای به ریاست فدراسیون فوتبال

رسالت و وظیفه ایرانیم مرا با این جامعه و این شهر و این فوتبال پیوند داده، پیوند روزمره و همه روزه؛ از این روی ناظر و شاهد بودن و سخنی نگفتن دشوار است چراکه بزرگترین سرمایه را که همان «زمان» است از دست داده و می دهیم.

آری،  من سالهاست که باور، باور که هیچ، بلکه یقین حاصل کرده ام که با فدراسیون فوتبال که با توپ و شوت کردن و ... سر و کار دارد ارتباط دارم.

آری، سالهاست که توسط آن مدیر و این مدیر، به جای پاس کاری و شوت به سوی دروازه، به اوت راهی می شوم و از آنجا که بسان توپ خواستار مستطیل سبزم باز هم می آیم، زیراکه می دانم فوتبال تنها متعلق به شما آقایان مسند نشین نیست؛ با این حال، برایم سخت است که توسط شما جناب آقای دادکان که از متن مردم برخاسته اید! یا به جناب آقای محمد نبی و یا به سردار محمدی و عاقبت به جناب آقای علی کاظمی ارسال و پاس کاری شوم و از هنرنمائیِ روپائی زدن آقایان به این تلفن و آن تلفن واگذار و ایام را سپری نموده ام، در این خصوص آنچه که برایم تعجب برانگیز است آن است که هنوز نمی دانم صندلی رسانه های تصویری چه خاصیتی را دارند که رئیسان وقتی بر روی آن قرار می گیرند مردمی ترین فرد در جامعه خود را معرفی می کنند، اما زمانیکه در مسند ریاستشان قرار می گیرند، همه چیز را به فراموشی می سپارند و جای سؤال است که آیا باید گفته های اهالی مردمی فوتبال (بازارچه حاج غلامعلی) را باور کنم که: "دکتر دادکان مردمی ترین مسئول در ورزش فوتبال این کشور است!" یا حاصل ارتباطی که ذکر آن در بالا رفت را بپذیرم.

براستی که آقای دادکان، این نیز بگذرد، همانطور که برای پیشینیان گذشت برای شما نیز خواهد گذشت، منتها با این تفاوت که آنان همانند شما اینقدر پایگاه مردمی نداشتند، اما شما با وجود داشتن پایگاه مردمی، پشت به مردمی کرده اید که خواستار موفقیت فوتبالمان و به تبع آن برای حضرتعالی بوده اند؛ بعنوان مثال من مردمی از ابتدای انتخاب شما بعنوان سیاستگزار اصلی فوتبال بسیار تلاش کرده ام تا پیام و رسالتی را که در خصوص فوتبال این آب و خاک بر دوشم سنگینی می کند به جنابعالی که عامل و مانع آن هستید، منتقل نمایم. متأسفانه این مدت سپری شد و شاید چه بسیار پتانسیل هایی چون من که می بایست در راستای رشد و پویش فوتبالمان کاری شایسته و مفید انجام دهند،  اما امروز به جای فرشته فوتبال به «دیو» تبدیل گشته اند؛ با این حال، اینگونه دیوها می توانند بنا به گفته مولانا که گویا خطاب به شماست مفید و مثمر ثمر واقع شوند:

 

چون سلیمان شو که تا «دیو»ان تو        سنگ بُرند از پی ایوان تو

پس:

یار شو تا یار بینی بی عدد        زانکه بی یاران بمانی بی مدد

مهدی میرابی



کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز19
mod_vvisit_counterدیروز84
mod_vvisit_counterمجموع415819