فهرست مطلب
محمد دادکان
نامه شماره 2
نامه شماره 3
نامه شماره 4
نامه شماره 5
نامه شماره 6
نامه شماره 7
نامه شماره 8
نامه شماره 9
نامه شماره 10
تمامی صفحات
شماره:  52-110
تاریخ: 23 / 1 /84
پیوست:  ندارد

بنام خدا
«چو دل شیر نداری، سفر عشق مکن.»

من یکی از منتقدین مردمی دادکان بوده و هستم، امّا با این وجود به ایشان تبریک و خسته نباشید می گویم، چراکه کار سخت و دشواری را تاکنون به انجام رسانده اند.
فدراسیون داری و فدراسیون گردانی در بسیاری از ممالک غربی کاریست سهل و آسان، درست مثل هیئت داری ما مردم در ایام ماه محرم می ماند؛ هرکس شرح وظایف خود را می داند و قبل از ابلاغ و توضیح و تفسیر و جلسه، نقش، جایگاه و رسالت خود را در آن مجموعه می داند و پیشاپیش یا به موقع ضرور، دست به اقدام و عمل می زند، در اکثر کشورهای غربی، انتظار ویژه ای را که از ریاست فدراسیون دارند، نه نظم و ساماندهی بخشیدن به روابط بروکراسی و دیپلماسی فدراسیون می باشد، بلکه مهمترین چیزی را که دنبال می کنند آنست که فردی را در مسند قرار دهند تا با درایت و تدبیر خود موجب رشد و ارتقاء جهشی فوتبالشان گردد.

امّا پذیرش مسئولیت فدراسیون در کشورهای در حال توسعه آنهم از نوع فوتبالش در ابتدا «دل شیر» می خواهد و بعد «سعی و استقامتی پولادین» می طلبد.در اینگونه کشورها قضیه همواره بالعکس است، بطور مثال، رئیس فدراسیون باید بداند که اگر کُلنگ احداثی را در دست گرفت و طی مراسمی کُلنگ احداث را زد، درست از آن هنگام باید آستین های خود را بالا بزند و همراه معمار و بنّا و با استفاده از مصالح و نقشه، ... بنا را کامل و به اتمام رساند و حتی «پایان کارِ» نوسازی را نیز از شهرداری (شهروندان) اخذ نماید.
با این اوصافی که از تصدی این پست و مقام رفت، عده ای از مدیران با چنین آگاهی خود را کاندیدای این پست می کنند و عده ای از مدیران نیز با تست و آزمایش آن خود  و اقتدار مدیریتی شان را ارزیابی می کنند. از این روی کمتر مدیر و رئیسی می تواند از عهده چنین رسالتی خطیر و سنگین سرافراز بیرون آید و اگر مدیری هم با موفقیت در این راه روبرو شود به علت آگاهی از تراکم کاری که داشته و در آینده نیز خواهد داشت، زود مستهلک می شود؛ لذا، عطای آن مقام را به لقایش می بخشد و صلاح و مصلحت را در آن می بیند که همانند قهرمانان تا در اوج و اقتدار است از میدان خارج شود، تا یاد و خاطره ای شیرین در اذهان از خود باقی گذارد. بدین علت است که عمر تصدی ریاست فدراسیون فوتبال و مربیگری در کشورهای در حال توسعه کوتاه است و اگر به کارنامه دو دهه اخیر فدراسیون فوتبال نگاهی اجمالی بیندازیم گواه این عزل و نصبهاست.
حال جای تعجب نیست اگر رئیس خان فوتبالی بگوید که از این پست و مقام استعفاء خواهد داد و نیمی بیشتر از کتاب خاطرات خود را به ذکر این احوال اختصاص دهد که چطور و چگونه با وجود تمامی کاستی ها و کارشکنی ها و عدم توجیه افراد پایین دست و بالادست نسبت به مسئولیت شان، تلاش و کوشش کرده تا فوتبال ملّی را بدین منزل رساند و با ثبت خاطرات ایثارگری و جانفشانی خود که در کوره رفته و گداخته شده کتابی را به رشته تحریر درآورد و پرفروشترین کتاب شود!
ای کاش آقای دادکان قبل از اینکه همت و توجه خود را صرف نوشتن خاطرات فوتبالی کنند، ساختاری را در فدراسیون فوتبال ایجاد می نمود تا مدیران بعدی دیگر دغدغه روابط بوروکراسی و دیپلماسی فوتبالی را نداشته باشند و فقط به رشد و ارتقای فوتبال بیندیشند تا پس از آن دیگر رئیس و مدیری پیدا نشود تا شرح هجران و فراغ یار را به رشته تحریر درآورد.

مهدی میرابی



کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز84
mod_vvisit_counterدیروز76
mod_vvisit_counterمجموع415800