فهرست مطلب
محمد دادکان
نامه شماره 2
نامه شماره 3
نامه شماره 4
نامه شماره 5
نامه شماره 6
نامه شماره 7
نامه شماره 8
نامه شماره 9
نامه شماره 10
تمامی صفحات

 

شماره:   45-110
تاریخ:  30/ 10 / 83
پیوست:   ندارد

بنام خدا

«رهنمود مردمی به ریاست فدراسیون فوتبال»

«تفکر غربی اکنون چند صد سال است که جویای هر علت و پویای هر مسئله است به همین مناسبت
اینچنین غنی، گرانمایه، عمیق و رنگارنگ جلوه می کند. برای تفکری که در جستجوی گریز گاههای
نو است، حرکت، تحول، دگرگونی اساس حیات است؛ هر نکته ای جالب توجه، هر چیز کاویدنی و هر
مسئله مطرح شدنی است.»
«داریوش شایگان، آسیا در برابر غرب ص103»

جناب آقای رئیس فوتبالی،

من بعنوان یک شهروند ورزشی-فوتبالی گواهی می دهم که شما پیشرو ترین و مترقی ترین رئیس فدراسیون فوتبال ایران زمینید ! زیراکه قبل از پذیرش این پست و مقام، عیناً طبق نظر نویسنده فرانسوی «گی سورمان» رفتار و عمل نمودید. گی سورمان غربی می گوید:

«اگر قرار بود از میان عناصر سازنده قدرت غرب یکی را انتخاب کنم، توانایی نقد را که موجب رقابت میان نظریه ها می شود، برمی گزیدم. تا هنگامی که ما این توانایی را حفظ کنیم، جوامعی که از لحاظ فرهنگی فاقد چنین توانی هستند نخواهند توانست ما را عقب زنند. انتقاد و انتقاد از خود، که مفاهیمی اروپایی اند به سختی در آسیا جا می افتند. تمدنهای آسیایی به جای آنکه از گذشته بگسلند تا بتوانند نوآوری کنند، خود را تکرار می کنند تا به کمال رسند.»

و اکنون نیز به جهت آنکه آگاهید که «هیچ چیز هویت پیدا نمی کند مگر در سایه ارتباط»، و در صددید تا با دیپلماسی فوتبالی خود، در آلمان با «کلینزمن» و در انگلستان با «بابی رابسون» و در جای دیگر با ... ارتباط برقرار سازید، بدین امید که با اینگونه ارتباطات دستاوردهای مثبتی را برای فوتبالمان به ارمغان آورید؛  بایدگفت که یک سری ارتباطات هست که نه تنها چیزی از آنها حاصل نمی شود بلکه با آن ارتباط، گم و گمراهتر می شویم. ایکاش شما و مجموعه مدیران ورزشمان بدین حقیقت توجه می کردیدکه ما مردمی شرقی هستیم، اما متأسفانه شما مسندنشینان ورزش، بدنبال ساختارآفرینی از نوع غربی اید و در آن راه در تلاش و کوشش، تا غربی وار به درمان دردها و نیازهای انسان و جامعه شرقی بپردازید. این تمایل و نگاه به غرب از آنجا ناشی می شود که ما معیار و میزان غربی را، ملاک شناخت و ارزشهای خود قرار داده ایم؛ افلاطون آن خداوند خرد و اندیشه غربیان دو هزار و چند صد سال پیش در رهنمودی به شما سیاستگزاران اعلام داشته که: «مردم یک کشور متناسب با محیطی که در آن زندگی می کنند باید رشد و پرورش یابند.» اکنون اگر قصد و نیت از ارتباطات با عالم غرب و غربی همانند آموختن فن ماهیگیری باشد، این ارتباط معقول و پسندیده است، اما اگر نتیجه قصد ونیت بدانجا بینجامد که از این ارتباطات چند ماهی بدست آوریم، این ارتباط و عمل محکوم است و آنرا توهین به ایران و ایرانی می دانیم.

این را باید بدانیم و آگاه باشیم که ذهن و روح غربی مدتهاست با «مجازی سازی» و از طریق «مجازی سازی» توانسته به ماهیت و وجود پردازی دست یابد و بدینوسیله از حیطه ای به حیطه ای دیگر رود، از شبکه ای به شبکه ای دیگر جهش کند و از یک نظام راکد به نظام فعال و پویا وارد شود و مکانها در زیر پای او دگرگون و چند شاخه شوند و او را به «دگرزائی» ملزم کنند.

حال این مجازی سازی چگونه می تواند در فوتبال ما متولد و متکامل گردد؛ مجازی سازی در فوتبال نخست با تشکیل تیم ملّی «ب» آغاز و شروع می شود، بعد با آموزش پایه ای و همگانی فوتبال بسط و گسترش می یابد و با تدوین شناسنامه فوتبالی جهت بازیکن حرفه ای و آماتور، باعث رشد و گسترش مجازی سازی می شود.

آری، غرب برای هر ایده، پدیده، فرد، گروه و ... پارامترها و سنجش و میزانی را طی سالها ابداع و تهیه و تدوین نموده که می تواند بواسطه آنها، بسیاری از چیزها و پدیده ها را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد و صره را از ناصره تعریف و مشخص کند.

در مقابل «ما» چه میزان و سنجشی را توانسته ایم در این فوتبال اعمال و جاری سازیم؟ و چه مجازی سازی ای را توانسته ایم به فوتبال تعمیم دهیم؟ اصلاً آیا قادریم از پیدایش و تطور فوتبال (پدیدارشناسی) داخلی و خارجی آن تعریفی ارائه دهیم؟

بواقع اگر بیمار نتواند نوع درد و موضع درد را برای طبیب مشخص و تعریف کند، طبیب چگونه می تواند راه درمان را به بیمار متذکر شود و او را به راه سلامت رهنمون سازد.

یکی از موفق ترین مدیرهای غربی، مقابل درب اتاق خود نوشته ای را نصب کرده بود با این عنوان که: «هر کس بخواهد مسئله ای را با من در میان بگذارد، ابتدا باید گزارشی تهیه کند و برای چهار سؤال ذیل پاسخی داشته باشد:

-    سؤال اول: مسئله چیست؟

-    سؤال دوم: علت بروز مسئله چیست؟

-    سؤال سوم: راه حلهای ممکن کدامند؟

-    سؤال چهارم: راه حل پیشنهادی شما چیست؟

بله آقای دادکان، اگر آقایان کلینزمن یا بابی رابسون از شما، چند سؤال بالا را بپرسند، چه جوابی خواهید داشت؟

به امید آنکه منِ شهروند عامی را که چنین نامه ای را برایتان تحریر و ارسال داشته ام، مخالف تیم ملّی و تضعیف کننده تیم ملّی به شمار نیاورید.

مهدی میرابی



کاریکاتورها

تعداد بازدیدکنندگان

mod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_countermod_vvisit_counter
mod_vvisit_counterامروز48
mod_vvisit_counterدیروز76
mod_vvisit_counterمجموع415764